خیلی برای آدم سخته که یه سوژه داشته باشه و نتونه از اون عکس بگیره !
سوژه ای که میتونی یه عکس با کیفیت ازش بگیری و بشینی چند بار اونو با دقت ببینی !
سوژه ی امروزِ من یه دست خط بود ... یه دست خط خیلی معمولی ...
از یه آدمی که تا حالا نه اسمشو شنیده بودم ، نه عکسشو دیده بودم ...
" بهمن رجبی " ... استاد صاحب سبک دف و تنبک !
از شبِ دارم سرچ میکنم و کل زندگی نامشو ریختم رو دایره !!
تو اون دست خط ، حرفایی زده شده بود که آدمو به فکر وادار میکرد ...
فکر کردن به منش و معرفت یه آدم ... به شخصیت یه آدم ... به بزرگی یه آدم !
دوس داشتم همونجا بند بندشو حفظ کنم ... اما وقت نبود و نتونستم ...
اما بعضی چیزهاشو خوب یادمه ...
اون دست خط خطاب به استاد دف و تنبک آموزشگاه خودمون بود ...
تو مکتبِ هنریِ من یکی از بهترین ها بودی ... اما مغرور نشو ... هنوز هم هیچی نیستی !
شخصیتِ هنریت همیشه از شخصیتِ انسانیت جداست ... رو دومی بیشتر از اولی کار کن !
همیشه ورزش کن ... ورزش آدمو به تفکر وادار میکنه و تفکر راهیه برای جذب هنر !
همیشه عاشق باش و با عشق ساز بزن !
من " استاد " نیستم ... من " بهمن رجبی " هستم ... امضا و تاریخ !
پی نوشت : مقایسه کردن کار خوبی نیست ! اما تیتر این پست یجور مقایسه بین هنرمندا و فوتبالیستا بود ! همه ی هنرمندا خوب نیستن و همه ی فوتبالیستا هم بد نیستن !
اما جدای از این مسائل ، تو زندگی بهمن رجبی خوندم که هیچ وقت مادی گرا نبوده !
کاش این رو هم اضافه میکردن که هیچ وقت تو زندگیش ، جلوی دوربین زنده ، دست تو ماتحت
هیشکس نکرد ! مثه بعضی ها که سالی 500 میلیون قرارداد میبندن و " خودجوش " بعد از گل
دست میکنن تا بیخ ، تو اونجای هم !
پی نوشت 2 : فیلم و عکس از مراسم بعد از گل موجود است !
افراد 40+ ، در صورت دارا بودن شرایط ( هیز نبودن ! ) میتوانند با گذاشتن کامنت خصوصی ،
لینک این فیلم 3 ک 3 سی رو تماشا کنند !
این فیلم ، به کارگردانی علی پروین ، تهیه کنندگی محمد خردبین و با هنرمندی شیث رضایی
و محمد نصرتی به صورت خودجوش ساخته شده است !