کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

 

امشب با یکی از بچه ها بحث شماره ی دختر و پسر تو گوشی شده بود که من سر شب 

شمردم دیدم دقیقن شماره ی 48 دختر دم بخت ، از دوست و آشنا و فامیل و شما وبلاگیان 

غیور ( که بخش اعظم آن رو شما عزیزان دل تشکیل میدادید ! ) تو گوشیم وجود داره !

اما دریغ از یک حرکت و یک ضربه فنی !  

تازه شماره ی کیامهر باستانی و امثالهم رو حساب نکردم ، وگرنه میرفت تو 70 ، 80 تا ... ! 

ای سگ تو روح نداشته ی بی عرضم !