کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

قلمتان پایدار ...

 

 روزی که شروع کردم به نوشتن ، هیچ وقت فک نمیکردم اینطوری شه ... 

با خودم میپرسم خوب شده یا بد ؟! بلاگستان برای من خوب بوده یا بد ؟!

براش 2 تا گزینه میارم ... خوب و بد ! 

نمیخوام تو این پست حرف از بدی بیارم ... پس بی خیال ... 

اما قسمت خوبش برای من پیدا کردن دوستایی بود که خواسته یا ناخواسته از همون 

اول تاثیر گذار بودن و الان در حال حاضر ، شدن برام جزو عزیزهای زندگیم ... 

عزیزهایی که همیشه به بودنشون افتخار میکنم ... 

 

این پست رو گذاشتم برای تجلیل 3 تا از این دوستام ... به عبارت بهتر برای تبریک به اونا !

شاید بهتر باشه بگم3 تا از رفیق هام ... 

معمولا میگن دوستی برای سوء استفاده هست اما رفیق بودن نه ...  

برای همراه بودن هست !  

مقام آوردن وبلاگ کاغذ کاهی در جشنواره ی زنان برتر وبلاگ نویس  

و یک ساله شدن وبلاگ آریایی ها ... 

بابا محمود و خاله نازگل و آناهیتا ... هیچ وقت خوبی هاشونو یادم نمیره ... هیچ وقت .  

امیدوارم و دعا میکنم که همیشه باشن ... همیشه . 

قلمتان پایدار ... 

 

 

پی نوشت : روحت شاد روح الله داداشی .. اینجا رو ببینید !