کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

 

امشب با یکی از بچه ها بحث شماره ی دختر و پسر تو گوشی شده بود که من سر شب 

شمردم دیدم دقیقن شماره ی 48 دختر دم بخت ، از دوست و آشنا و فامیل و شما وبلاگیان 

غیور ( که بخش اعظم آن رو شما عزیزان دل تشکیل میدادید ! ) تو گوشیم وجود داره !

اما دریغ از یک حرکت و یک ضربه فنی !  

تازه شماره ی کیامهر باستانی و امثالهم رو حساب نکردم ، وگرنه میرفت تو 70 ، 80 تا ... ! 

ای سگ تو روح نداشته ی بی عرضم !  

 

نظرات 74 + ارسال نظر
تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:02 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سلام!
(به یاد قدیما!!!)
فعلا اول تا برم بخونم

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:04 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

سلام به روی ماهت تیراژه جان

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:05 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

الان من رو هم جزو همین جماعت عزیز دل دم بخت محسوب کردی دیگه؟!!!
ای بز تو همون روح نداشته ات!
شما لازم نکرده حرکت فنی بزنی! همینطوریش هم نزده داری میرقصی!!
والا!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:05 ب.ظ

با من بود دکی !

چرا خودتو میندازی وسط آخه ؟!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ب.ظ

تیراژه از تو که گذششششششششت

اما جوون تر از تو رو حساب کردم عممه

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

خب من توی مسائل خصوصی خودت و روحت دخالت نمیکنم

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:06 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

سلام دل آرام جان!
حیف من که سر همچین پستی سلام و درود فرستادم!
بشکنه این دست که نمک نداره!

بابک اسحاقی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ب.ظ

ببین اگه ازت بخار پا میشد چند تا شماره داشتی ...
هرررررررر

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

نخیر محمد !
گفت سلام ، نگفت سلام محمد که !

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:07 ب.ظ

دلتم بخوووووووواد

به قول الهه پستای من شاه نداره ، دست بزنی ماه نداره

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:08 ب.ظ

کیامهر مهم اون حرکته هست که زده نشده !

بابک اسحاقی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ

تی تی جان شما اینجا چیکار می کنی خانوم
به همین راحتی وظایف عمه گیتو فراموش کردی ؟
اون بچه پی پی کرده تنش داره میسوزه شما اینجا داری کامنت میذاری ؟
عمه هم بود عمه های قدیم

الهه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:09 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

عززززیییییززززززززززززززززم....
آخه پسرکم،از این 48 تا احتمالاً 45تاشون جای مادرت هستن یعنی هم سنای من!اینا روباید به مادرخوندگی قبول کنی!حرکت فنی دیگه ای نمیشه زد!
آخرش هم خودم باید واسه ت برم خواستگاری...تو بلد نیستی دلبری کنی!فقط روت زیاده پسر قشنگم

بابک اسحاقی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:10 ب.ظ

ممد این چیزی نیست که
من 48 تا سیبیل کلفت میشناسم که اسم تو تو گوشیشون سیو شده
حالا نمیگم با چه عنوانی
خودت رو دست کم نگیر

طـ ـودی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:11 ب.ظ

یعنی تروخدا ببین این پسرا میشینن دور هم چه بحث هایی میکنن!! بعد به ما میگن

بابک اسحاقی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:11 ب.ظ

این الهه رو هم جزو دم بختا حساب کردی ؟
اله رو بفرست توی فولدر دم بختای بیکار
هرررررررررر

الهه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

بابک توبابابزرگ این بچه ای!آقاجون من هستی مثلاً!تو دیگه این بچه رو دست ننداز!یه فکری به حالش کن آخه!

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:12 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

لا اله الا الله!
هر دم از این باغ بری میرسد!!
کیامهر خان
کی بود یه ساعت پیش از بیخ و بن همه چی رو انکار کرد؟
همون فرد محترم هم الان تشریف ببرن پوشک بچه رو عوض کنن تا بعدا عمه تی تی ببینه چه خاکی به سرش باید بریزه با این نوبرانه ی نامریی!!
نیومده خانه خرابمون کرده این قربونش برم الهی!

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

"من 48 تا سیبیل کلفت میشناسم که اسم تو تو گوشیشون سیو شده
حالا نمیگم با چه عنوانی"

هرررررررر

دمت گرم کیامهر خان!
محمد تحویل بگیر!! تا ببینم جرات داری از این به بعد پا رو دمب ما بزاری؟

نوبرانه عمه تی تی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:13 ب.ظ

محمد تو اشتباهت استراتژیکی بوده
به جای جمع کردن شماره تلفن دخترای (دم بخت ) باید روی شماره تلفنای (دم تخت) انرژی میذاشتی تا الان خودت رو نفرین نکنی

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:14 ب.ظ

الان منو به چه اسمائی سیو کردن کیامهر ؟!

مثلن محمد با ورژن باز ! یا بسته !!

جوووووووووون ، ننه شاه بیا کاری کن ، ما رو خوشحالی کن

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ

طودی بحث رو دختر پسری نکن بوشهری ، بحث فرا مرزیه !

الهه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

تیراژه جونم دمبت رو جمع کن خواهر!بچهٔ من سر به هواست پاش میگیره به دمبت میخوره زمین کج و کوله میشه اونوقت دیگه بهش زن نمیدن!من این بچه رو با خون دل بزرگ کردم!

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

نوبرانه فعلا بغل منه
پدر و عمه گرام به امر خطیر کامنت نگاری مشغول باشید تا ببینیم محمد رو میشه سروسامون داد یا خیر

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:15 ب.ظ

اوه ! نوبرانه ی عمه تی تی کیه ؟!

عجب فکر باحالی داره هااااااااااااااا

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

این نوبرانه ی عمه تی تی بخت برگشته چه ماشاالله هنوز به دنیا نیومده همه فن حریف هم تشریف داره!
من به کل جنسیتم رو هم الان انکار میکنم چه رسد به عمه بودنم رو!
جای یک بزرگوار دیگری الان به شدت خالیه که خدا رو شکر الان در خطه ی شمال به سر میبرند و گذارشان به این طرفها نمیافتد!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ب.ظ

اصن من عاشق این ننه شاه الهه شدم ، به خدا

دل آرام تو خالشی ؟!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:16 ب.ظ

مدیونید اگه فک کنید منظور تی تی آرش میرزاست !

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

بمیری محمد!

حیف نیست الان که بیاد حقتو بزاره کف دستت!
برو خداتو شکر کن برادر من!

نوبرانه عمه تی تی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ب.ظ

من فقط دو واحد فن بیان پیش عم آرش میرزا پاس کردم عمه تی تی
یه روزی لیسانس می گیرم همتون رو سوکس می کنم

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:18 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

من هم خاله محسوب میشم ، هم عمه

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ب.ظ

دو واحد فقط پاس کرده !

آرش میرزا جوووووووووووون ، قربونت بیا به ما هم چند واحد یاد بده ! عملی باشه بهتر از تئوریه ! با اینکه شهریش میره بالا

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:19 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

والا نوبرانه جانم شما همین الان همه رو سوکس شده فرض کن . ماشالا با این زبونت

الهه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

هررررررررررر به این نوبرانهٔ بوگندو!یکی بوشوره این بچه رو خب!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ

مگه حقو میذارن کف دست ؟!!!! فک کنم یجا دیگه میذارن ها !

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:20 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

عم آرشمیرزا؟!
خوبه نگفتی عمه آرش میرزا!
که کلا بیاد از هستی محوت کنه!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:21 ب.ظ

دل آرام ، کم نیار خواهرم ، میشه جوابشو داد

الهه این وظیفه ی عمه تی تیه ...

عممه جان ؟! کوجونی ؟!

الهه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

تیراژه!دهن این نوبرانه رو باز نگه دار من چند بیل فلفل بریزم تو حلقش!والا بچه هم بچه های قدیم!عمو آرش من جلوی این کم میاره والا!

نوبرانه عمه تی تی یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:22 ب.ظ

ننه شاه من بوگندو نیستم بووخودا
اقتضای طبیعتم این بود

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:23 ب.ظ

جووووووووووووووووووون

نوبرانه بیا پیش من بریم تو طبیعت اراک

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:24 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

محمد
تو یکی ساکت!
به قدر کافی این نوبرانه ی عزیز اعصاب ما رو برده توی چرخ گوشت!
کافیه دیگه!
این نوبرانه برسه میوه بشه چه میخواد بکنه؟
حیف که شرع و عرف و همه چی زیر سوال میره!
وگرنه با توجه به شناختی که از پدر و مادر محترمش دارم بعیده ازش چنین بلبل زبونی هایی و یه سرچی در مورد دی ان ای و ژنتیکش میکردم!
حالا صبر میکنیم بزرگ شه ببینیم موهاش به کی رفته!
اگه مو داشت که هیچ!
وگرنه......!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:25 ب.ظ

آقا من به جواب این سوالم نرسیدم

حقو میذارن کف دست ؟!

نوبرانه جان شما میدونی جریانو ؟!

الهه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

هررررررررررر تیراژه!یعنی پسرعموی من میشه این نوبرانه؟!!یعنی ممکنه؟
رابطه ها پیچیده میشه اونوقت!
هررررررررر

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:26 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

محمد
اره
مال تو رو میذارن کف دستت!
مال بقیه رو هم خدا میدونه کجا میذارن!
روتو کم میکنی یا نه بچه؟!!

دل آرام یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:28 ب.ظ http://delaramam.blogsky.com

محمد خلاصه کی عرضه دار میشی ما یه شام بیوفتیم ؟

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

الهه
وارد جزییات نشو خواهرم!
پای ابروی من بدبخت که عمه ی بخت برگشته اش حساب میشم هم وسطه یه جورایی!

م . ح . م . د یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:29 ب.ظ

بستگی به روح و حق و اینا داره دلارام !

من هنوز نمیدونم حقو کجا میذارن !

اخه آرش میرزا کجاست الان ؟!!!!

اگه بهم میگفت همین امشب یکاری میکردم

الهه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:30 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

دلی جونم خودم میرم واسه ش خواستگاری...فقط شما بیزحمت گلریزون کنین...نه یعنی "سکه" ریزون کنین!میدونین که عروس آوردن بی مایه فطیره!

تیراژه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:30 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com

والا اگه ارشمیرزا بود خودش یه کاری باهات میکرد!
همین امشب!!!

الهه یکشنبه 30 مهر‌ماه سال 1391 ساعت 11:32 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com

تیراژه!تو که در هر حال عمهٔ بچه ای!ولی اگر عمهٔ بچه باشی از طرف عمو آرش،اونوقت عمهٔ منم محسوب میشی!منم که عقدهٔ عمه دارم حسابی!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد