کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

8 مهره ی قرمز و 2 مهره ی آبی !

  

هرچقد ما ایرانی ها گند زده باشیم به فیس بوک و واقعن تحمل دیدن خیلی چیزاش غیر قبل تحمل شده اما باز یه خوبی هایی داره ! به خصوص تو مرور خاطرات گذشته ، اینکه اول با کلی نا امیدی اسم بچه هایی که از مدرسه یادت مونده رو سرچ میکنی و با کلی ذوق و شوق میبینی که تو فیس بوک هستند واقعن لذت بخشه ! و با صحبت کردن با همین بچه ها برمیگردی به گذشته و یه حس نوستالژیک فوق العاده دیدنی ...  بگذریم . 

دیشب از قهرمانی چلسی واقعن خوشحال بودم ، نه به خاطر اینکه اونا آبی میپوشن و عاشق دروازه بانشون ، پیتر چک ، هستم ، نه ... به خاطر اینکه واقعن از ته دلم چلسی و شخصیت تیمیشو دوس دارم ... دیشب بعد از بازی مثه اینجا تو فیس بوک پست گذاشتم و نوشتم :  

به افتخار تموم آبی های دنیاااااااااااااااااااااااااااااااااا ...  

دیدم باز سر و کلله ی بچه های دبیرستان پیدا شده و تیکه انداختن هاشون شروع شده !  

یه جمله از یکی از بچه ها خوندم که دلم تنگ شد ... برای تک تک لحظه هایی که تو دبیرستان با بچه ها بودیم و حس مشترکی داشتیم از اینکه حالمون از مدیر و معاون های اونجا به هم میخورد ! یکی از بچه ها برای پست فیس بوکم کامنت گذاشته بود و نوشته بود : 

" عشق به پرسپولیس ، عشق به تمام خوبی هاست " ... 

این تیکه کلام همیشگی " مجید اسلامی " بود ... معلم هندسه ، گسسته ، ریاضی سوم و دوم . معلمی که با اینکه الان چند سال گذشته اما همه ازش به عنوان یه رفیق یاد میکنن ...  

مجید اسلامی یه پرسپولیسی خیلی خفن بود که میگفت امام خمینی لحظات اخر زندگانیش اون جمله ی بالا رو فرموده ! و این شد که تیکه ی پرسپولیسی های کلاس شد همین تک جمله .  

اما کل کل اونا با ما به اینجا ختم نمیشد و تو مثال هایی که میداد حرف از رو کم کنی قرمز از آبی بود ! همیشه مسائل مربوط به آمار با مهره های آبی و قرمز مطرح میشد که همیشه سهم مهره های قرمز از آبی خیلی بیشتر بود ! وقتی هم مثال رو میگفت نگاه میکرد و یه نیشخند میزد ... 

کاش میشد که لا اقل برای یک روز هم که شده برمیگشتیم به اون موقع ...  

نه استرس های مدرسه رو دوس دارم ، نه درسای مزخرفشو ، نه از جلو نظام گفتن هاشو و نه هیچ چیزشو اما باید قبول کرد که لحظات خوش زیادی هم داره ...   

با اینکه الان دانشگاه رو خیلی بیشتر دوس دارم اما شاید به قول بهزاد حاضر باشیم دانشگاه رو بی خیال بشیم و فقط چند دقیقه برگردیم سر کلاس مجید اسلامی و لحظه ها رو با اون بگذرونیم ...  

 

  

 

نمیدونم عکس برای دوم دبیرستان هست یا سوم دبیرستان !  اما تقصیر من نیست که چشمام 

خواب رفته ! خودتان رو مسخره بفرمائید !

 

+ تقدیم به عارفه ی این روزها ! شرط بندی و کل کل فوتبالی و جر و بحث ها به کنار ...  

تقدیم به صداقت و خوبی های عارفه .