کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

یک روز برفی دانشگاهی !

 

واسین همین اول کاری از امت شهید پرور و همیشه در صحنه ی وبلاگی که ما رو در امر خطیر 

 امتحان دادن " دعا کردن " و جویای حالمان قبل و بعد امتحانها ! شدن تشکر ویژه بنمایم ... 

دوما خدا رو شکر کنم که تا اینجاش که نصف امتحانها را گذروندم ، هر 3 تا درس عالی بوده 

( عالی به معنای گرفتن نمره قبولی یعنی حدود 10 الی 12 ! ) 

سوما از همینجا از خدای متعال ، گرفتن عقلی سلیم برای خودم و همکلاسی هامو طلب 

میکنم که ایشالله شفای عاجل پیدا کنیم ... من فک میکردم انقد خل باشیم اما راستش 

انقد زیادو نه !  

 

امروز ساعت 11 امتحان بود ، طبق معمول قرار گذاشتیم جلو در دانشگاه و همگی با هم وارد 

شدیم ، وسط راه هم تا دلتون بخواد خندیدیم ، هم به زمین خوردن خودمون هم زمین خوردن 

دخترا ! ( به جان خودم کار زشتیه اما نمیشه جلوی خنده را گرفت خب ! ) 

متاسفانه امروز برای اولین بار تو یک کلاس هیشکدوممون با هم نبودیم و هرکس افتاده بودیم 

تو یک کلاس جدا ... انصافا خیلی حال گیری بود ! اما خب بقیه بودن ... اونا اصلا بهترن !!  

امتحان امروز 2 ساعت بود که خدا رو شکر بخیر گذشت ، هم راحت بود هم مراقبمون کاری به 

کارمون نداشت ... این واقعا 2 تا نکته ی مثبت بود ... 

 

اما بعد از امتحان همچون این ندیده ها وقتی دیدیم تو این 2 ساعت برف رو زمین 2 برابر شده  

و بد داره برف میاد ، طبق معمول تصمیم گرفتیم بریم تو خیابون ها ولگردی ! حالا فک کنید نه  

میشد ترمز گرفت نه میشد سرعتی رفت ... 3 تا ماشین پشت سر هم و طبق معمول بوق  

بوق کردن و گذاشتن آهنگ بندری و خل و چل بازی ... ! دیدین تو بعضی عروسی ها یهو داماد 

جوگیر میشه میزنه کنار همه میریزن پایین میرقصن ؟! امروز هم همینطوری شد ... تو یکی از 

پارک های نزدیک خونه ی یکی از دوستام زدیم کنار و جلو مردم بزن برقص ! اونم با یکی از 

آهنگهای شیش و هشت که میگه :  

" نیست دیگه عاشق مثه من ... هرجارم بگردی ... آی ناز نکن خستم کردی ... !! "  

 متاسفانه با حرکت غیر اخلاقی امروز ! به قول ایمان دوستم بهمون ثابت شده که به مغزمون 

ت.ج.ا.و.ز جنصی ! صورت گرفته ... اما خیلی خوش گذشت جای همه خالی ..  

هم ولگردی خیلی حال داد هم بزن برقص !   

 

اینم 2 تا از عکس ... من و ایمان و علی از همکلاسی هام ...

 

 

  

   

 

پی لینک نوشت : این لینک از وبلاگ هم ولاییمو ببینید ... عکسهای قشنگیه که دیروز از برف 

اراک گذاشته ...

 

نظرات 49 + ارسال نظر
م . ح . م . د یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:06 ب.ظ http://baghema.blogsky.com/

سلام !

غزل یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:48 ب.ظ http://delneveshtehaye222.blogsky.com

و علیکم بر سلام.
توی کلاس ما یه پسرع سر جلسه برگش افتاد زمین. دختره پاشو گذاشت روش شروع کرد از روش پاسخنامشو پر کردن. پسره به التماس افتاده بود. ولی تا الان مراقب های ما همشون شمر بودن. هنوز نتونستم یه دل سیر تقلب کنم.
چقدر بده اینجا برف نمیاد..
خوش باشید..

سلام خانوم مهندس .. ای بابا ، بعضی مراقب ها خیلی گیرن اما بعضی هاشون نه ...

مرسی ، جات خالی برفش خیلی باحال بود ...

ایران دخت یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:56 ب.ظ

خدا رو شکر به خیری گذشته تا الان...برای ما هم دعا کنید به خیری بگذره!
خوش به حالتون!

ایشالله بخیر میگذره آبجی خانوم ...

رها بانو یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:16 ب.ظ http://raha-banoo.persianblog.ir/

سلاااااااااام

احیاناً اون جایی که رفتید ولگردی شهر صنعتی نبود ؟!!!

بابا بی خیال ! عشق و صفا کنید و سخت نگیرید ! البته می دونم نمی گیریداااااا ولی محض احتیاط عرض کردم !

راستی اگه احیاناً وقت کردی ، می خواستم نظرت رو راجع به آخرین پستم بدونم ! البته اگه دیگه نیمخوای برف بازی کنی و آدم برفی درست کنی !!!!!

سلاااااام وکیل بانو ... والا جز شهر صنعتی جایی نداریم اما امروز اونجا نرفتیم ، رفتیم یجا دیگه

والا سخت که نمیگیریم اما تند رفتن امروز تو برف و اون بزن برقص خیلی ضایع و باحال بود ... فک کن ایمان دوستم از ماشین خودشو آورده بود بیرون با صدای بلند آهنگ میرقصید ! خیلی تابلود بود !

چشم وکیل بانو ... همین الان میام

زهرا فومنی یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:05 ب.ظ http://www.butimar1365.blogfa.com

سلام محمدجان..خوش به حالتون..کاش که اینجام برف بیاد..البته یه جوری که نشه رفت امتحان داد
بابا باهوش نخونده ۱۰الی۱۲میگیری پس من حتماااااهمه ی امتحانارو ۲۰میگرم
راستی اون جنسی رو از عمد با غلط املائی نوشتی دادش؟

سلام زهرا خانوم ... ما هم دعا کردیم تعطیل کنن دانشگارو نامردا تعطیل نکردن !

آره دیگه ... کلا به باهوشی معروفم !!!

آره ، چون جزو امتیازات منفی حساب میشه فیلی میکنن

ملودی یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:17 ب.ظ

سلام .خسته نباشین.هم از بابت امتحان و هم رقص و برف بازی.شادی هاتون جاودانه!!

سلام ، مرسی ... خدا قسمت شما کنه

کاغذ کاهی(نازگل) یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 ب.ظ http://kooche2.blogfa.com

شفای عاجل رو پایه ام .. ایشالا نصیبت بشه

تازه با تقلب و اینا میشی ۱۰ /۱۲ ؟؟؟!!! دمت گرم والا !
چه معنی داره با این قد و هیکل حرکات موزون انجام بدی ؟!!! هاااان ؟
چه عکسای قشنگی انداختین محمد ! کاش بقیه اش رو هم میذاشتی ....

داشتیم خاله جان ؟!

ها دیگه ... به این خوبی .. تازشم حرکات موزونمون رقص نبود ، نوعی ورزش بود که برای لاغر شدنه ...

همین 2 تا بس بود خاله ، بقیه ساختمون دانشگامون معلوم بود اگر روزی خواستیم سیاسی بنویسیم مشکلی نباشه !!

بهنام یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:01 ب.ظ http://www.delnevesht2010.blogfa.com

سلام داش. چه عکس هایی هم گرفتن از خودشون!!! دلم لک زده واسه یه برف ردیف از همون مدل برفهای رشتی که زیر 4 متر اصلآ تو کارش نیست! یعنی میشه ؟ یعنی میشه خدا یه لطفی به ما درس نخونده ها بکنه؟!!!! منم اولین امتحانم رو خوب دادم( همون محدوده ی 10 الی 12! ) فقط خدا فردا رو به خیر بگذرونه دیگه تمومه بقیه شون آسون ان!...

سلام رفیقم ... 4کریم .. ایشالله میاد اونورا هم برف

ایشالله فردا میری و خوب میشی ... خیالت راحت

آناهیتا یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:37 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

وااااای چه عکسای قشنگی

بعععععله دیگه شما پسرین از این کارا بکنین طوری نیست!

به عنوان کسی که واسه دانشجوهای بلاگستان دعا کردم و می کنم.........خواهش می کنم وظیفه س
شماها خراب کنید میایید اینجا غمگین می نویسین تو روحیه ی ما اثر منفی میذاره البته بعید می دونم تو ناراحت بشی! بی خیالی

مرسی آنا ... ما چه خراب کنیم چه خراب نکنیم خوشحالیم !

به جان خودم اگر امتحان خراب بشه بعدش بیشتر حال میده

نیما یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ب.ظ http://www.arezuhaye-aghaghi.blogsky.com

ممد فکر کنم این آخرین کامنتی باشه که تا آخر هفته میذارم اینجا !

دادا خوش به حالت واسه برف !

دوما که تا جایی که میتونی بخند به همه چی ! زندگی ارزش اینو نداره که خودتو محروم کنی ازش ! اما جنبه داشته باش که اگه یه وخت خودت افتادی بهت خندیدن ، ناراحت نشی !

در مورد امتحانام که خدایا این رمان های انگلیسی رو جون مادرست آسون کن !

دلم واست تنگ میشه نیما ... امیدوارم اون دنیا بری بهشت !!
باقالی یطوری حرف میزنی انگار میخوای بمیری ..

برف سمت شما هم میاد ... واسا حالا ... نه بابا ، من که خودم بیفتم از همه بیشتر خندم میگیره

خدا همه چیو آسان بگردانه ...

سپیده یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:17 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

واااااااای چه برفی داشتین خوش بحالتون اما تهرون یه کوچولو برف اومد که اونهم باعث ذوق مرگ شدن ما سرما ندیده ها شد میگم کدوم تویی ؟ اها فهمیدم اونی که نه علی نه ایمان تویی یافتم ...

پسر از ۱۰ -۱۱ بیشتر نمیگیره که ... ۲۰ و۱۹ مختص دختر خانومهاست ...آفرین و راضی ام ازت

ها برف امروز عالی بود دخترخاله ... جات خالی

اون کاپشن قهوه ایه که سمت راسته منم دیگه ..

مررررررررسی ... ایول ، منم همینو میگم

A ز R ه H ر A اZ یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:47 ب.ظ http://www.zafa.blogsky.com

خوبه خداروشکر!خوش به حالتون
می گم عکسلاگ رای دادی؟

نه هنوز ، یبار رفتم بعضی عکسارو دیدم اما هنوز رای ندادم

محمدرضا(پسر آبان) یکشنبه 19 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:46 ب.ظ http://some-like-any.blogfa.com

خرابتم واس دو چیز
یک این که وبلاگ زدیو من از یه بلاگ دیگه که به یه بازی دعوتش کردی و اون لینکتو زده باید بفهمم
دوم هم خراب دلزده شدنت از این فضای مجازی
کلا خرابتیم دادااااااشششش

اوه اوه ، محمد رضااااااااا ، به جان خودم من برای همه آف گذاشتم اما گویا به دست هیشکی نرسیدههههههه

چون برای ملکه هم گذاشته بودم به دستش نرسیده

تو هم وبلاگ زدی ؟!! این اعتیاد نوشتن گویا دست از سر هیشکی بر نمیداره

محمدرضا(پسر آبان) دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:17 ق.ظ

ملکه نیمه شرقی دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:14 ق.ظ http://man-unique.blogfa.com/

حالا برای شروع لینکت درست میکنم اما کماکان عدد بی عدد

همینم خوبه ... نشونه ی پیشرفته

ملکه نیمه شرقی دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:15 ق.ظ http://man-unique.blogfa.com/

خدا همه رو شفا بده! آآآآآآآمیییییییییییییین

آآآآآآآآآآآآآآآآآآاااممممممممممییییییییییییننننننننننن

مجید دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:03 ق.ظ http://majidshahrabi.blogfa.com

ضایع!!!!!!!

نامرد عقده ای!!!
نظام آباد برف نیومده هنوز
خیلی آدم ضایع و بی خودی هستی برف ندیده مسخره، بزار اینجا برف بیاد آدمکت رو درست میکنم بعد میپرم روش میترکونمش وایسا!!!!!!!

بشین سر جات باقالیه برف ندیده ... خودمو نتونستی بترکونی حالا میخوای آدمکمو بترکونی ؟!

میکائیل دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:15 ق.ظ http://sizdahname.wordpress.com

سلام رفیق خودم ....
به به برف میاد شرشر .. پشت خونه محمد......

دادا ماهم عینهو خودتون در جمال استاد کردن 10 -12 ایم ...
غصه نخور ... باقالی بخور ....

سلام رفیقم ... جات خالی چه برفی ... الان که دیگه تموم شده فعلا

ایول ، پس همه اینطورین !

مهام دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:37 ق.ظ http://elhan-91.blogfa.com

سلاااااااااااام. وای وای چه عکسای قشنگی ... آخرین عکسای برفیه ما و جلف بازیامون مربوطه به سال آخر مدرسه !‌!! دیگه از اون به بعد گفتن بزرگ شدین.. زشته برین تو خیابون برف بازی و اینا .. اگه بخوام عکس برفی بذارم٬ باید اونا رو بذارم !!‌

ایشالله امتحانای بعدیت رو فوق عالی بدی !‌ که ۱۴-۱۵ بگیری ! به جای اینکه شبا بیای تو مسنجر بشین درست رو بخون !‌من ناشناس میام کسی منو نمی شناسه !

سلام هم ولا ... بابا کیفش به اینه که هرچی بزرگتر میشی جلفتر شی !! کوچیکی که حال نمیده ، دوران دانشجویی حال میده برف بازی

شب امتحان اولیم فک کن داشتم تا 2 با نیما باقالی چت میکردم

نینا دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:53 ق.ظ http://taleghani.persianblog.ir/

مردم از بس برای تو باقالی دعا کردم
درسخوندتنم دیدم ۱۰ ۱۲ افرین( البته خودمم همینجوری بودم)
دلت بسوزه من با یه ماشین شاسی بلند رفتم ددر
بخوری زمین آی من بخندم آی بخندم

مرسی استاد نینا

عمرا .. هیشکدوم ماشین خودم نمیشه بعد منظور از ماشین شاسی بلند همون کامیونی بود که آجر بارش بود ؟!

حسین دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:48 ق.ظ http://hosseinb.blogfa.com

سلام هم ولا
حالا ببینم یه کاری می کنی برف دوباره نیاد ؟‌
همون ساعتها که شما مشغول بزن برقص بودی من پشت تراکتور بودم .

سلام هم ولا ... خدا کنه باز بیاد

ای بابا ... اشکال نداره ، خب شما هم دانشجو بودی عشق و حالتو کردی دیگه ... مدارکش هم هست ، بگم ؟! بگم ؟! بگم ؟!

یادته یک خاطره گفتی ... که همه مثه هم اونطوری راه میرفتین !!

یک دبیر فهیم دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:51 ق.ظ http://hassani.blogfa.com

برف بازی میکنی؟ ده میگیری ؟ می خندی ؟

خوب برف اومده اونجا ها. عکس زمین خوردنها رو هم میگذاشتی

والا حاج فرهاد نشد بذاریم ... ایشالله دفعات بعد ...

حالا عکس زمین خوردن های خودمون یا دخترا ؟!

هیشکی! دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:59 ق.ظ http://http://hishkii.blogsky.com

سلام روز برفیتون قبول حاج آقا

سلام هیشکی بانو ... اینجا برف تموم شد

صبح گرم آفتابیتون بخیر

رویا دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:32 ب.ظ http://nasimesobh.persianblog.ir

خوبه که این برف حال همه رو خوب کرد.خیلی خوبه. کاش ممتد باشه

امروز که آفتابش خیلی گرمه و همه را آب کرد ..

وانیا دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:42 ب.ظ http://vaniya1859.persianblog.ir

برا اولین بار سلام محمد
پست برفی و امتحانی خوبی بود برام کلی خاطره زنده کرد ما سال آخر بخاطر برف یک هفته تاخیر امتحانی داشتیم که هرروز میرفتیم برف بازی و دوباره کل درسا موند برا شب امتحان خدانکنه ادم از دوستاش جدا بیفته امیدوارم همیشه شاد باشین

سلام ، خوش اومدین به باغ بی برگی ما ...

مرسی ، خودم هم میدونم این دوران شاید بهترین دوران زندگیم باشه ... یعنی کنار دوستایی که دارموشون ...

Hasti دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:34 ب.ظ http://299.blogsky.com

یعنی انصافاً دست بچه ها درد نکنه! هر چی بهت میگن حق و درسته!
من هم مثل بقیه برات آرزوی شفای عاجل ُ دارم.. خدایا.. دخیل.. دخیل!
شما سه تا که تو عکس بودید.. پس کی عکس گرفت اون وقت؟! نکنه آرزو بانو؟! راستی اونم زمین خرد بهش بخندین؟!
خوش به سعادتتون! اینجا هی برف میاد هی قطع میشه..!

بهههههههه کدبانو هستی !

کجا راست میگن ... من خیلی هم خوبم ...

نه دیگه ، ما 6 نفریم ، 2 تا از بچه ها برف بازی میکردن ، یکی اومد عکس انداخت ...

Hasti دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:36 ب.ظ http://299.blogsky.com

محمد نمیخواستم اینو بگن ولی وقتی فکر کردم دیدم اگه به تو نگم پس به کی بگم؟!
"خیلی ی ی ی ی ی ی ی ی کم شرایطی!"
بعدشم من تاییدی بودن اینجا رو دوست ندارم! چرا مثل قبل نظرخواهی ُ آزاد نمیکنی؟!

برو رد کارت بنم یره کدبانو !!

تاییدی شدن دلیل داره هستی ، بعدا بهت میگممممم ...

دختری از یک شهر دور دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:22 ب.ظ http://denizlove.persianblog.ir

سلام...
جات خالی داداش ما هم میخندیدیم کار زشتیه اما میخندیدیم اما کمک هم میکردیم بهشون که پاشن!!!
خوب دخترا دل نازکترن شما هم یاد بگیر وقتی یکی افتاد زمین برو دستتو دراز کن تا از زمین بلند شه!!!
امتحانای یونی ما از دیروز شروع شده شما خیلی زود شروع کردین که 3تاشو دادین!!

سلام ، یادش بخیر ، پیش دانشگاهی معلم دیفرانسیلمون میگفت اگر دیدین یک دختری افتاده رو زمین سریع بگیرین دستشو بگیرین بلندش کنین وسط راه 3 ، 4 ماچ آبدارم بکنین !

خواهر من حرفایی میزنی ها ، والا بعضی دخترها حتی جواب سلام مارم نمیدن تو دانشگاه ، چه برسه به اینکه بریم بگیم خانوم کمک نمیخواین ؟!!! به خدا همونجا حراستو میارن ...

آره برای ما زودتر از همه شروع شده ... ماییم دیگه ، اصلا ما آکسفرودیم ..

مومو دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:22 ب.ظ http://mo-mo.blogsky.com

آدم برفی........
آدم برفی
بساز عکس بگیــــــر
لطفا!

چشم استاد مومو .... فک کنم خیلی آدم برفی دوس داری ها

ماهی تنگ بلور دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:17 ب.ظ http://hichooopoooch1.persianblog.ir/

خدا رو شکر یه نفر بزن و برقص کردهحرکات موزونتون مستدام

پس چی ... ماها هرکدوم یپا رقاصیم ها

سپیده دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:52 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

شاید بزودی ... اما یه ذره دردناک که کسی هنوز متوجه نشده الا پسرخاله ها

ای بابا ..

[ بدون نام ] دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ب.ظ

تبریک میگم بلاخره ایران هم برف اومد امیدوارم بارش باران هم همچنان ادامه داشته باشه و یکم شما ها هم oxygen تنفس کنید .ولی خداییش شما هم خوب استعداد جو گیر شدن را داری.

ببخشید شما ؟!

سپیده دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:48 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

تماس با من کجاست ؟

اون بغله دختر خاله ... سمت راستت ، منوی اصلی ، آخرین گزینه

خانوم دکتر دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:10 ب.ظ

سلام
منم متاسفانه از زمین خوردن خندم میگیره بشدت
مخصوصا از زمین خوردن خودم
چند ماه قبل جلوی در دانشکده لیز خوردم و زمین خوردم خوبیش این بود که اولا نرده های یک خانه را گرفتم و کامل نیفتادم فقط زانو زدم !!!
و دوما ساعت ۱ بعداز ظهر بود ودانشجوها بخصوص پسرا سر کلاس بودن اگر این اتفاق ساعت ۳/۵ که بچه ها دم در منتظر سرویساشون هستن میفتاد چه سوژه ای دستشون میامد خدامیدونه
از ترسم دیگه ازجلوی اون خونه رد نمیشم !!!

سلام خانوم دکتر ... من هم همینطوری ، هم از زمین خورن خودم خندم میگیره هم از دیگران !!

خدا رو شکر کسی نبوده ، انصافا خیلی تابلوئه یک استاد جلو یک دانشجو بخوره زمین ! من که میمیرم از خنده

سپیده دوشنبه 20 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:11 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

قالب خالیه پسر هیچ نقشی رو دیوارهاش نیست به جون خودم

ای بابا ... برای خودم درسته ها ... دختر خاله خصوصیتو همینجا بده ، تایید نمیکنم ...

حسین سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:48 ق.ظ http://hosseinb.blogfa.com

سلام هم ولا
امتحانا خوبن ؟

سلام هم ولا ... سلام مخصوص دارن خدمتتون !

تا اینجاش بد نبوده ، 3 تاشو دادم ، 3 تا دیگه مونده ...

پَرشان سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:30 ب.ظ http://www.parshan85.blogfa.com

یک دبیر فهیم سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ب.ظ http://hassani.blogfa.com

مگه از اونها هم عکس گرفتی ؟ پس اینطوری درس می خونی ؟

تنها انگیزه ی درس خوندن اونا هستن دیگه آقا فرهاد ..

نبضگیر سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:51 ب.ظ http://berlin-bonab.persianblog.ir

ای یاد جوونی بخیر! خوش بحالتون.دلم می خواست منم میومدم برف بازی وحسابی "لوف لوفت" می کردم.

کاش بودی دکتر جونم ... " لوف لوفت " چیه دکتر ؟!

غزل سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:03 ب.ظ http://delneveshtehaye222.blogsky.com

محمد این کتاب کوفتی تموم نمیشه..۴ ساعته گیر کردم رو فصل ۳ ..چقدرم اسم داره... کجاشی تو؟؟

لعنت به اون نویسنده ی باقالیش ... فصل 3 مزخرفه ، به خدا همش اسم کتاب داده ... حالم داره از درسش به هم میخوره ...

من رسیدم فصل 5 ، چون فصل 3 را فقط خوندم رد کردم و اصلا روش وانسادم و حفظ کنم ...

سهبا سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:11 ب.ظ http://sayehsarezendegi.blogsky.com/

سلام . من هم اومدم فقط یه تشکر کنم و رفع زحمت کنم برم ! به سیاق خودتون البته !
توی امتحاناتتون موفق باشید الهی !

سلام مامان نرگس ... مرسی ...

ما کلا همیشه زود رفع زحمت میکنیم ...

عاطفه سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:00 ب.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

دلمو سوزوندی برو حالشو ببر !!! : منم بررررررررررررف میخوام!
ببین خوب شد تعریفت رو از نمره ی عالی ارائه دادی!!

خاله عاطفه ، انصافا دل سوختن هم داشت ها ...

آره دیگه ، عالی یعنی همون

کرگدن سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 04:39 ب.ظ

دو سه بار اراک اومدم
سرمای استخون پاره کنی داره !

به به ، شهریار بلاگستان ... قدم رنجه فرمودین آقا ، میگفتین گاوی ، گوسفندی ، چیزی قربونی کنیم ...

آره کرگدن جان ، تا همین یکی دو سال پیش آره ، زمستون ها به 35 ، 40 هم میرسید اما متاسفانه الان نه ...

ایشالله هروقت اومدی ما در خدمت باشیم ... کاش بشه یک روز همگی با هم بیاین

غزل سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:05 ب.ظ http://delneveshtehaye222.blogsky.com

الهی خیر نبینه نویسندش که جوونای مردمو به شکر خوردن می ندازه.. من که مثلآ دارم حفظش می کنم هیچیش یادم نیست چرا خب؟؟؟

یعنی هر جور حساب می کنم با دور تند هم که باشه تا فردا تموم نمیشه..
تازه بچه من نمره کلاسی هم دارم.. تو قراره چی کار کنی؟؟؟

برای ما بدبخت که نمره ی کلاسی هم نذاشتن ، هرچی هست باید سر جلسه بگیرم ... ای تو روح نویسنده ی باقالی بی شرف ف ف ف ف ف ف فش !

من که دارم میخونم و رد میشم ... اگر واسم حفظ کنم تک تک اسمارو مخم تاب برمیداره

غزل سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:08 ب.ظ http://delneveshtehaye222.blogsky.com

به خدا یه چیز در حد کوفت می خوندم از این برام جذاب تر بود.. عین شکنجه می مونه خب..

کاملا درکت میکنم بچچه ... خدا صبر جزیل بده هممنونو

کرگدن سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:32 ب.ظ

لینک این وبلاگتو با عذر تقصیر بابت تاخیر اضاف کردم !
شد ۴۴۴ اُمین لینک لینکستان همایونی کرگدن !
امیدوارم مجبور نشم لینک 444 اُمین وبلاگتو به عنوان 44444 اُمین لینکم اضافه کنم !!

ای جانم ... همیشه عاشق این عددها بودم کرگدن جان ...

ایشالله اون 44444 به زودی محقق میشه !!

کاش برمیگشتی کرگدن ... کاش ...

نبضگیر سه‌شنبه 21 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:44 ب.ظ http://berlin-bonab.persianblog.ir

لوف لوف یعنی می خوابوندمت زمین روی برفا و برفارو به صورت ودهن و گردن توی یقه ات می ریختم.

اااااااااااااا ، دکتر جونم اتفاقا اون روز همین کارو میکردیم اما بچچه ها بهش میگفتن " خر کله ! "

میگفتن مثلا نوبت ایمان ، بریزیم خر کلش کنیم ... 6 تایی میریختریم رو سرش مینداختیمش رو زمین بعد شکل آدم برفیش میکردیم ..

محبوب چهارشنبه 22 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:47 ق.ظ

دوشنبه 20 دی ماه سال 1389 ساعت 9:22 PM
تبریک میگم بلاخره ایران هم برف اومد امیدوارم بارش باران هم همچنان ادامه داشته باشه و یکم شما ها هم oxygen تنفس کنید .ولی خداییش شما هم خوب استعداد جو گیر شدن را داری.
پاسخ:
ببخشید شما ؟!

ببخشید دوباره اسمم را یادم رفت بذارم

سلام ...

شما بودی خاله خانوم ؟! حدس میزدم ...

چون تو وبگذر پرچم سرافراز آلمانو دیدم ، حدس زدم شما باشی

دختری از یک شهر دور پنج‌شنبه 23 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:36 ق.ظ http://denizlove.persianblog.ir

همینه دیگه به خاطر همین افکار منحرفتون میترسن دخترا سلام بدن بهتون!!!
شما مودبانه بخواین کمک کنین اونا هم متوجه منظور کمک دوستانه و برادرانه شما میشن!!!

عمرا ... ما هرکاری کنیم اونا همچنان رو حرفشون هستن و میگن " نه ، خیلی ممنون ، چیزی نشده .. ! "

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد