کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

مراحل رشد یک پسر بچچه تا ارتفاع 190 سانتیمتری !

 

آقا به جان خودمان نباشد به جان این دختر همسایه با این بازی بابابزرگ کیامهر من خودم  

موندم اون پسر فسقلیه تپل مپلو چطوری یهویی شد این هوا !  

حالا مثلا بچچگی هم کم غذا میخورده ، اگر زیاد میخورد میخواست چی بشه من نمیدونم ... !   

جدا از شوخی اولش میخوام یک تشکر اساسی بکنم از بابابزرگ کیامهر به خاطر راه انداختن  

این بازی و از بچچه هایی که این بازیو تحلیل کردن ، دم همتون گرم ... 

من با اجازه هوس کردم چنتا عکس از بچچگی خودم بذارم و بعدش هم مقایسه کنیم با الانم !  

  

  

 

بعله ، گویا از اول عادت داشتم بد نیگاه کنم !  

این عکسه فک کنم واسه 6 ماهگیم باشه ... البته نمیدونم دقیقا چون اسنادش موجود نیست 

واسه کدوم ساله ... ( نگم ؟! نگم ؟! نگم ؟! ) 

انصافا خودم عاشق لپهای خودم شدم ، کاش الان خودم جلوی خودم بودم یک گاز باحال از لپهام 

میگرفتم ... البته یک عکس خیلی باحالتر داشتم و کیفیتش هم خیلی بیشتر بود اما صاحبش 

اجازه نداد بذاریمش ...

 

 

 

 

این عکس که مشاهده میفرمایید ، تاریخشو از آغاز فتنه ی اخیر پیش بینی کردند ! 

یعنی اصلا میگن جنبشی به نام جنبش سبز از اون روزی شروع شد که محمد خان لباس سبز 

تنش کرد و مثه مرد گفت : " یا حسین ، ... " ( به دلیل فیلی شدن از گفتن ادامه ی جمله ی  

فوق معذوریم ... ) انصافا تو این عکس هم خیلی باحالم ... 

این عکسو خونه ی همسایه انداختیم ، اونطوری که میگن دختر همسایه رو به روم بوده و من 

داشتم به اون نگاه میکردم ...  !

  

 

 

ای ای ای ای ، از اول دنبال مخ زنی معلم ها واسه نمره گرفتن ! البته شاید مخ زنی واسه یک  

کار دیگه ! البته من اینو نمیگم ها .. کوروش خان تمدن میگفت ! 

این عکس واسه روز اول مهر برای اول دبستانمه ... به جان خودم اون روز کلی حالم گرفته بود ،  

نیگاه نکنید دارم میخندم ، نه بابا ، هیچ خبری نبوده ، فقط یک ژست الکی گرفتم ... همین .

خیلی خوشحالم مدرسه تمومه شده ، واقعا چیزی جز اعصاب خورد کنی نبود ... 

راستی من کجا بد نگاه میکنم ؟! پسر به این مظلومی و خوبی ... والا  

 

تفسیر کرگدن از این عکس من :  

" سلام کوچولوی مو خرمایی ...اگر هنوزم همین قد خوشگل باشی لابد کرور کرور خاطرخوا داری 

فقط یادت باشه ... ! هیچی ... حتما یادت مونده نازنین " 

حس عجیبی داشت ... خیلی عجیب

 

 

 

ااااااااا ، چه سریع بزرگ شدم ! ببخشید دیگه ، حالو حوصله نداشتم بشینم عکسهای فاصله ی 

زمانی مختلف پیدا کنم بذارم ... یهو پریدم به همین چند ماه پیش ، سفر اصفهان ... 

اینجا هم باغ گلهاست ، یجورایی عکس برخلاف عنوان وبلاگم " باغ بی برگی " هست ... 

 

 

و این هم همین چند روز پیش تو دانشگاه ، از عکس مدرسم تا الان حدود 12 ، 13 سال میگذره   

اما هنوزم که هنوزه عادت دارم سرمو یکم خم کنم و یک نگاه عجیب غریب به دوربین بندازم ... 

نمیدونم بین عکس مدرسم و عکس دانشگاهم که این بالاییه چقد فرق کردم اما به نظر خودم  

منم مثه خیلی های دیگه بچچگیام خوشگلتر و باحالتر بودم ... ! 

  

خیلی دوس دارم همه ی دوستان هم همچین کارو بکنن و عکس مدرسشونو با الان مقایسه  

کنن اما خب خیلی ها وقت و شرایطشو ندارن ... اما به خاطر راه انداختن یک جو خنده دار از  

نیما میخوام که این کارو انجام بده ... چون واقعا عکس 30 واسه خودش یک گوله نمک بود ... 

نظرات 73 + ارسال نظر
م . ح . م . د چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:14 ب.ظ http://baghema.blogsky.com/

سلام !

مهام چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:49 ب.ظ http://elham-91.blogfa.com

سلام به روی ماهت !‌به چشمون سیاهت !‌

میینم خواننده شدی هم ولا ...

مهام چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:57 ب.ظ http://elham-91.blogfa.com

آره.... هممون بچه بودیم خوشگل تر بودیم ...

عکس اولی هم خیلیییی خوشگله فتنه گر !‌

جدا بچه ها این جوری بازی کنن خیلی قشنگ میشه ها ...

فتنه گر خودتی عکس دور و بری هاتو مثه فلسطینی ها کردی !!

آره باحال میشه ... اما اگر کسی بازی کنه

عاطی چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:08 ب.ظ http://parvaze67.blogfa.com

سلام .
چقدر زود بزرگ شدیم . چقدر زود میگذره . ولی شبیه بچگیهات هستیا . کاش همون پاکی و صافی و صداقت بچگیمون رو داشتیم . بچگی دنیای قشنگیه . پیشنهاد باحالی بود . ببینیم چند نفر عملیش میکنن .
الهی اون عکس اولیت خیلی بانمکه .
پس تو هم جزو سران فتنه بودی ؟؟؟
عکس منم برا روز اول دبستانمه .
آخی ، دلم برا دوران دانشگاه تنگ شد .

سلام ، آره ، دوران بچچگی خیلی خوب بود ..

مرسی ... آره بابا ، سران فتنه که نه یک مقام بالاتر از اونا ، اصلا من جاسوس موسادم ..

دیدم عکس شما رو ... ما هم همینطور !!

ملودی چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:10 ب.ظ

هنوز مطالبو نخوندم.ولی عکسات عالی بودن.خصوصا اون نی نی کوچولوها.

مرسی لاکو ...

وروجک چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:18 ب.ظ http://jighestan.blogfa.com

این عکسه که گذاشتی رو کامنتات مال چندسالگیته؟
محمد باز ناراحت نشیاااااااااااااااا شوخی کردم
ولی عمرا اگه تو 190 باشی

من کی از شوخی ها ناراحت شدم که این بار دومم باشه بچچه ؟!

بیا قد بگیر خب

میکائیل چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:37 ب.ظ http://sizdahname.wordpress.com

علیک سلام ....
چه جیگری بودی واسه خودت (اینو دختر همسایمون گفت )!!

دیدی چه زودگذشت ...
تا چند وقت دیگه عکس نوه هاتو باید بزاری اینجا !!

سلام رفیقم ... جالبه همه ی دختر همسایه ها منو میخوان !

آره والا ...هییییییییییی روزگار

فاطمه شمیم یار چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:08 ب.ظ

سلامممممم محمد
از اولش بچه بانمکی بودی تا الان که شدی یه بچه خوب ۱۹۰ سانتی...بازم همون محمد نیک روزگار هستی

سلامممممممم خانوم معلم ... مرسی ، 4کریم

لیلی چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:22 ب.ظ http://myrose.persianblog.ir/





کار قشنگی بود

۴کریم ...

دختری از یک شهر دور چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:28 ب.ظ http://denizlove.persianblog.ir

سلام!!
زمان خیلی زود میگذره!!!
من که دلم نمیخواد دوباره برگردم!!
واقعا نگاه کردنت به دوربین عوض نشده ها!!

سلام ... واقعا زود میگذره ... منم نمیخوام برگردم اما خب دلم برای بچچگی تنگ شده واقعا ...

آره منم امروز دقت کردم دیدم همونطوری نیگاه میکنم

مهام چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:33 ب.ظ http://elham-91.blogfa.com

شاید از جان گذشتگی کنم و این بازی رو انجام بدم !!!‌تشویق نکنین !!‌

ولی از سرعت اینترنت من که خبر داری !!‌ فکر کنم از الان باید روزی یه عکس آپلود کنم !!!‌

چند تا امتحانام پشت سر همه . تموم شه اگر تونستم انجام میدم !‌

ایول هم ولا ... هرموقع وقت کردیو بازی کردی خبر بده تا لینک کنم ...

یک ای دی اس ال بگیر زودتر ، راحت میشی به خدا

مهام چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ب.ظ http://elham-91.blogfa.com

منم شرط می بندم که ۱۹۰ نیستی !!‌

هستم هااااااااا

بهنام چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:44 ب.ظ http://www.delnevesht2010.blogfa.com

خیلی کار جالبی کردی! حالا خودت هیچی! چه برفی هم نشسته لامصب!!!!

آره لامصب ..

نیما چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:53 ب.ظ http://www.arezuhaye-aghaghi.blogsky.com

ممد جان ! چشم داداش انجام میدم ! فقط مملی بذار برم یکم درس بخونم ، بعد میام انجام میدم باقالی ی ی ی ی !

نیما چقد درس میخونی تو بچچه ؟! من الان همه ی درسامو به نت های موسیقی کلاس جمعه قاطی کردم ... فک کنم اقتصاد به نت موسیقی در هم آمیخته شه !!

ماهی تنگ بلور چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:08 ب.ظ http://hichooopoooch1.persianblog.ir/

آقا بیا ما هم اون عکس اولیو گاز بگیریممنم این چند روز هی دارم عکسامو نگاه میکنم
خوب من از اون بچه مردنیا بودم،همش مریض بودن،سیاه لاغر
الان گردن کلفت شدیم داداخوجیل موجیل
کسی که ندیده خالی میبندیم دیگه

آره دیگه ، کسی که ندیدتت ، هی خالی ببند !!!

اما عکست خیلی باحال بود .. به خصوص اون شعار بالای بچچه ها

آناهیتا چهارشنبه 29 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:26 ب.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

جناب عالی شباهت عجیب غریبی به آریای ما داری! یعنی آریای ما شباهت غریبی به شما داره!!!!

خودمونیما، یه گوله نمک بودی
من موندم چرا الان نردبون دزدا شدی؟!؟

ما بسی مشتاقیم آریای شما را ببینیم ماچش کنیم ...

والا رشد خوب بوده اما همچنان یک گوله نمکم هاااا

عاطفه پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:56 ق.ظ http://hayatedustan.blogfa.com/

من موندم اون پسر فسقلیه تپل که تو بچچگی اینقدر خوشگل بوده چرا یهو زشت شده؟(اینو دختر همسایه ی ما گفت)

دختر همسایه ی شما بی سلیقه بوده خاله عاطفه ... !

خدیجه زائر پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:11 ق.ظ http://480209.persianblog.ir

سلام...............اینو از ته دل مادرانه ام میگم به نیابت از مادر عزیزت.........حالا یه کم صبر کنین ببینین بچه های خودتون به زیبائی بچه های ما میشه؟دیگه به بچچه هامون ایراد نگیرین ها.............هروقت بچه هام از خودشون ایراد بگیرن همینو میگم.........بچه ها زیباترین عشق ما مادرا هستن هیچوقت یادتون نره لطفا............
واسه قدت اسپند دود کن.........

سلام ، ممنونم مامان خدیجه ... مرسی ، امیدوارم سایه ی پر برکت شما سالهای سال رو سر بچچه های عزیزتون باشه ...

یک دبیر فهیم پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:07 ق.ظ http://hassani.blogfa.com

سلام رفیق.

من نشناختمت. میگم این عکس تو مدرسه ت حرفها توش داره ها. همچین این دسته گل رو دستت گرفتی که عوامل استکبار بفمند و حساب کار دستشون بیاد ها. این عکس در ادامه عکس بالایی جزو سوابق مبارزاتی شما محسوب میشه.

سلام حاج فرهاد ... از اونجا که من کلا دنبال خلق حماسه هستم تمام عکسایی که میندازم همشون به فتنه و حماسه و ساندیس و این چیزا مربوط میشه !!

راضیه پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:19 ق.ظ http://greena.blogfa.com

سلام
من که نتونستم عکسا رو ببینم ولی همین الانشم خیلی نایسی
راستی احوال بابابزرگت چطوره؟ یه مدت کسالت داشتن گویا
ثانیه هات خوش طعم

سلام حج خانوم ... چرا ندیدی ؟!! مرسی ، خودت وری نایسی

بهتره خدا رو شکر ... آره یک عمل انجام داد الان دیگه خوبه ... مرسی

کاغذ کاهی(نازگل) پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:48 ق.ظ http://kooche2.blogfa.com

خب مشکل اینجاست که عین بچگی هات خوشگل مشگل نموندی که !
محمد تو اگه کم غذایی من چی ام ؟؟؟؟
ماشالا همش در حال خوردنی !!! بعد مجبوری بری رو تردمیل ! خب کمتر بخور !!!!!!!

محمد کاش عین همون عکس مدرسه ات همونجوری میموندیاااا ! حیف شد !!!

خاله جان ، من کجا همش در حال خوردنم ؟! والا من با بعضی ها که صحبت میکنم پشت تلفن همش دارن نارنگی و پرتقال و چمیدونم آب میوه و از این چیزا میل میفرماین ... من که چیزی نمیخورم ...

بعدشم پسر به این خوشگلی شدم ، اصلا از بچچگی خیلی خوشگلتر شدم ...

حسین پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:16 ق.ظ http://hosseinb.blogfa.com

سلام هم ولا
ماشا الله .
و ان یکاد الذین کفرو لیزلقونک باابصارهم لما سمعو الذکر و یقولون انه المجنون .
اینو نوشتم که چشم نخوری .
راستی اگه جمعه صبح کوه میای خبرم کن .

سلام هم ولا ... مرسی از لطفت ... شرمندمون کردی ...

والا هم ولا کلاس دارم جمعه صبح ، اما قول میدم تو هفته های بعد هروقت گفتی بیام ..

راضیه پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 10:51 ق.ظ

حالا عکسا رو دیدم
واااااااااااااااااااااااااای؛خدای من
چه پسر نازی؛هزار ماشاالله
****************
خدا رو شکر که حالشون بهتره
انشالله که به زودی بهبودی کاملشونو به دست بیارن
تو این برف و بارون لطف کن و با احتیاط رانندگی کن
ثانیه هات خوش رنگ

حج خانوم ، الانمو میگی یا بچچگیم ؟!

مرسی ... چشم مراقبم ، چون یبار از دانشگاه میامدم بدجور سُر خردم خیلی ترسیدم دیگه مثه آدم میرم ...

دقایقت پرتقالی !! ( از خودم در آوردم ، حال کردی ؟! )

وارش پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 12:49 ب.ظ http://parchin149.wordpress.com/

واقعا کار خوبیه ولی فقط واسه شما اقایون چون ما خانم ها اینکار کنیم بد تعبیر میشه بدبختیه دیگه فرهنگ ملت ما نمیخونه با این کارها خلاصه چشم ما به جمال شما اشنا شد خدا حفظ کنه تو رو واسه خانواده و ملت ایران

آره قبول دارم ، متاسفانه تو مملکت ما اینجور چیزا جا نیفتاده ....

مرسی ، ممنونم ، خدا ملت حماسه ساز ایرانو را هم واسه ما حفظ کنه !!

نینا پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:24 ب.ظ http://taleghani.persianblog.ir/

زمان چه زود میگذره
تو ۳۰ سالگی عکسای ۲۰ سالگیتو میبینی

آره استاد نینا .... خیلی زودتر از چیزی که فکرشو کنیم میگذره

نیما پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 01:58 ب.ظ http://www.arezuhaye-aghaghi.blogsky.com

ممد این 30 که استاد نینا گفت یعنی با من بود ؟

نه بابا ، با بهنام بود پسرم

پَـ ـرشـ ـان پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:48 ب.ظ http://www.parshan85.blogfa.com

شوما چقدر یکهو بزرگ شدی...
آقا
ما عینک دودی ات را میخریم...
فقط بگو چند ؟

۴کریم ... عینک چه قابلی داره ؟! جان ما فدای شما ...

نبضگیر پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 02:57 ب.ظ http://berlin-bonab.persianblog.ir

نگران نباش مملی جان! هنوزم خوشگلی، البته اینو دختر همسایه میگه! و منم تائید می کنم.
آره جانم زمان سریع می گذره ، ودنیای مان ، آرمانهای مان نیز با تکامل اندیشۀ مان نیز تغییر می کند.
بطور مثال تا دیروز دنیایت فوتبال بود،ولی امروز؟!!!!!

مرسی دکتر جونم ... دقیقا همینه ... آدما واقعا زود تو هر لحاظ تغییر میکنن ...

A ز R ه H ر A اZ پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:33 ب.ظ http://www.zafa.blogsky.com

سلام
من که هیچ تغییری نکردم
به قول وروجک فقط ابعادت تغییر کرده

سلام ... یعنی واقعا هیچ تغییری نکردم ؟!

A ز R ه H ر A اZ پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 03:34 ب.ظ http://www.zafa.blogsky.com

راستی معروف شدی
آخه اسمتو تو این پستم زدم

میام میخونم ...

لیلی پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 05:41 ب.ظ http://myrose.persianblog.ir/

حالا کرگدن یه حرفی در موردت زده زیاد جدی نگیراااااااا

کرگدن همیشه درست میگه فقط من نمیدونم این خاطرخواه های کودکی ما چرا الان پیداشون نیست !!

A ز R ه H ر A اZ پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 06:22 ب.ظ http://www.zafa.blogsky.com

چرا!!تو که یک شکل دیگه شدی!!خودمو گفتم

آهان ... فک کردم منو میگی

فاخته پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 07:47 ب.ظ http://3881467hk.blogfa.com/

هی بچگی کجایی که یادت بخیر

هیییییییییی روزگار

غزل پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 08:23 ب.ظ http://delneveshtehaye222.blogsky.com

سلام.
میدونی هرچی از بالای صفحه اومدم پایین سیر نزولی رو حس کردم.. کاش فنچول میموندی.. خدایی فقط بچه بودی ناز بودی .. البته بیشتر پسرا همینطورن.. خیلی ناامید نشو.. برعکس دخترا که از اول تا آخر ناز میمونن ..
منم دوست دارم بازی کنم فقط از یه سنی به بالا نمیشه.. پس در نتیجه بازی ناقص میشه و بی خیال میشیم..

سلام ... بعله ، اصلا تابلوئه که همیشه ناز میمونن !

به خاطر همین من رسما کسیو دعوت نکردم ...

راستی خوشبحالت امتحانات تموم شد ... من یکی دیگه شنبه دارم

ملکه نیمه شرقی پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 09:47 ب.ظ http://man-unique.blogfa.com/

اینکه همه بچگی خوشگلترن واسه اغلب آدما صدق میکنه غصه نخور محمد
اصلا اون همه معصومیت توی قیافه ی بچه ها خوشگلترشون میکنه ...
خییییلی عکس بچگیات نازه
۹۶۳۴۱

آره ، دقیقا همینه ملکه ... کلا بچچگی خیلی آدم خوشگلتره و باحالتره

مرسی

Hasti پنج‌شنبه 30 دی‌ماه سال 1389 ساعت 11:00 ب.ظ http://299.blogsky.com

اگه از جو بلاگستان مطمئن بودم یک عکس از الان ِ خودمُ میذاشتم... دوست دارم اونایی که نوشته هام ُ میخونن تصور درستی ازم داشته باشن ولی حیف که نمیشه!...
طرز نگاهت هم خیلی جالبه که اصلاً تغییر نکرده! :)

موافقم کدبانو ... واقعا نمیشه برای دخترا همچین کاری کرد ...

آره ، همونطوری موندم ...

وانیا جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:30 ق.ظ http://vaniya1859.persianblog.ir

سلام عجب کار جالبی چقدر عوض شدی
ولی میشه هنوز برات رفت خواستگاری

سلام ، خواهش میکنم ..
آره بابا ، تازه الان بهتر شده

کرگدن جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ب.ظ

سلام و عرض ارادت قربان !
ظهر جمعه شما هم بخیر به اشد وضع !

سلام بر کرگدن دوس داشتنی بلاگستان

عزیز دلی کرگدن جان ... ظهر آدینه ی شوما هم بخیر آقا ...

زهرا فومنی جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:12 ب.ظ http://www.butimar1365.blogfa.com

سلام محمدجان..خوبی داداش؟
خوب ،ارتفاع ۱۹۰ی هستی!تازه ۵سانت از من کوتاه تری
ولی خدایش این عکس مدرسه خیلی جالب بود..نشون میداد که صاحب این عکس در اینده یه پزشک بشه!
خوب اشکال نداره..امیدوارم دکتر بشی...
ولی خودمونیم کوچیک بودی خوشگل تر بودیااا داداش!
موفق باشی..پست دوست داشتنیی بود..

سلام زهرا خانوم ... ممنونم مرسی..

نهههههههههههههههههههههه ... شوخی میکنی دیگه ؟!

ای بابا ، ما کجا و دکتر کجا ! آره ، میدونم اما الانم خوشگلمااااااااا

مرسی ، ممنونم

آلاله جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:07 ب.ظ

سلام
خیلی جالب بود
اگه منم دختر نبودم عکسام رو میذاشتم

سلام ، چقد جامعه ی ما بد شده که دخترها میترسن عکساشونو بذارن رو وبلاگهاشون ... نمیدونم باید چی بگم ...

آدرس وبلاگ نذاشتین ها ...

سیروس جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 05:44 ب.ظ http://www.khozaebal.persianblog.ir

آآآآآآآآآآهههههههههه
قدرت خددا رو ببین
طرفای مرز چه برفی
ممد واسه این کج کردن گردنت تو عکس باید بری پیش کمک فنر ساز
دو سوته ردیف می شه

برو رد کارت بنم یره خذعبل !! ما لب مرزیم انصافا یا شما ؟!

دمت گرم .. پیشنهاد خوبی بود ...

سپیده جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:40 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

سلام

وای چقدر ناز بودی محمد ... یه شیطنت شیرین تو نگاهت ٍ ... از اونهایی که آدم رو به وجد میاره ... کار قشنگی بود متاسفم که اینروزها اونقدر گرفتار بودم که حتی نتونستم کامنتهای ارسالی وبم رو تایید کنم

سلام دخترخاله جان ... ای بابا ، بچچه به این مظلومی کجاش شیطنت داره ؟!

کاش عکس بچگیتو میدادی دخترخاله ... جاش خالی بود

سپیده جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 07:42 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

البته لازم به ذکر که حتی تو این عکس پایینی هم جوجو و بامزه ایی و حالا حالا میتونی از این عکسها ارسال کنی واسه بازیهای بعدی

کاش از اول پس همینو میدادم هاااااااااا

مومو جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:55 ب.ظ http://mo-mo.blogsky.com

چه با حــــــــــــــــــــــــــــال بود پسرییییم!

امضا: عمه جان

مررررررررسی عمه جان ... قابلی نداشت

مهتاب جمعه 1 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 10:27 ب.ظ http://tabemaah.wordpress.com

خیلی جالب بود ...
چقدر گوگولی بوده محمد کوچولو ....

مرسییییییییییییییی لایک به کامنت شما !

مهدی پژوم شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ق.ظ http://mahdipejom.blogfa.com

سلام عزیز دل...
حظی داشت دیدن ات دوست خوب. کاش دیدار رو در رو میسر شود.

سلام استاد ... ممنونم ، لطف دارین ، ایشالله ، والا ما که خیلی مشتاقیم ... ایشالله حتما اینبار که اومدم تهران مزاحمتون میشم ...

مجید شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 01:41 ق.ظ http://majidshahrabi.blogfa.com

اوووووووووووووخی عمویی چند سالته؟؟؟بچه بودی باحال تر بودی هاااااا فکر کنم عوضت کردن....ژست گردنت منو کشته

برو رد کارت بنم یره باقالی ی ی ی ی ی ی !

ها ، اون موقع ها باحالتر بودم اما الانم هسسسسسسسستم

میدونی همین ژست چنتا کشته داده ؟!

الهه شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:22 ق.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

سلااااااااام پسری ام...
واااااااااای...عکساشو!تو کی اینقدی شدی؟چه زود بزرگ شدی پسری!دیگه وقت زن گرفتنته!دیگه باید برم خواستگاری ژوزفین!ژوزفین اصلی رو فرستادن روسیه!به فکر یه ژوزفین دیگه باش تا دیر نشده و ته دیگ نشدی!

سلااااااااااام ننه شاه ... بالاخره اومدی ؟!!!

آره دیگه ، هی میگم برو خواستگاری گوووووش نمیدی ...

جدا ؟! ژوزفین اصلی رفت ؟! من ندیدم هنوز خب ...

الهه شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:24 ق.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

من عاشق این عکس دومتم!وااااااای خیلی نازه...اگر همون موقع دختر همسایه رو برات خواستگاری کرده بودم عمرا اگر جواب منفی میدادن!حالا مطمئن نیستم دیگه...تلاشم رو میکنم

کاش اون موقع خواستگاری کرده بودیم هااااااااااا

اما الانم باید جواب + بدن ، نه ؟!

ننه شاه دارم میرم امتحان بدم ، خدا رو شکر آخریشه ... دیدم آپ کردی ، وقتی اومدم میام میخونمت ...

فری شنبه 2 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 09:45 ق.ظ http://fernevis.blogfa.com

بسیار تا بسیار زیبا بود....

ممنونم مرسی ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد