کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

بازی اما بدون دعوت !

 

هر بازی ای که راه میفتاد یکی میامد ما رو دعوت میکردا ... اما این بازی دیگه هیشکی پیدا نشد مارو دعوت کنه و با اجازه خودمون اومدیم بازی کردیم ... 

حالا بازی چی هست ؟! باید 3  نفرو که تا حالا ندیدی چهرشونو حدس بزنی چطورین !  

خب این یکم سخته ، من اسم 3 نفرو مینویسم اما فقط ازشون عکس دیدم و قسمت نشده هنوز از نزدیک ببینمشون ...  

پس بفرمایید ادامه ی مطلب ... 

 

 

1 . برادر بسیجی ، سعید مجید حمید !  

 

 

 

 

انصافا این عکس تشریح میخواد ؟!! خب تابلوئه برادرمون چیکاره اس دیگه !   

اون همه سند و مدرک که اون پشت مشتا میبینید فک میکنید چیه اینا ؟! خب همون چیزاییه که رییس جمهور میاد میگه مدرکشم موجوده ، بگم ؟ بگم ؟ بگم ؟ دیگه ...  

اصلا بذارین افشا کنم ... آی ملت همیشه در صحنه ... آی جماعت فتنه گر !  

برادران و خواهران شما را که در تظاهرات اختشاش میکنند به جزیره ی خارگ منتقل کرده و برادر سید محمد سعید امام با شناسنامه ی اطلاعتی " مجید حمید " ، آنها را به خلیج فارس برده و با تهدید به خوردن کوسه آنها را وادرا به اعتراف میکند و از انها مدرک جمع میکند و به دست رییس جمهور میدهد ! پس چی فک کردین ؟! اصلاعاتیه دیگه ... الان هم مشغول صحبت با بالاترین مقام کشوره !! چه افه ای هم داره میاد ....

به کسانی که با برنامه ریزی دقیق این برادر را ترور کنند ، مژدگانی عالی ای تعلق خواهد گرفت ! 

 

2 . محسن ( معروف به محمود ) پاییز بلند  

  

 

 

 

نه به اون عکس بالایی که پرونده های مردم توش بود نه به این عکس که اون پشت نوشیدنی های حرام و شیطانی هست !!  جدا به محمود میخوره دانشجوی ارشد باشه ؟! به نظرم بیشتر از اون بهش میخوره که الان یک " داماد " باشه ، هوم ؟!  

چهره ای که شما ملاحضه میکنید بعضی اوقات که واسش یک آف میذاریم و حالشو میپرسیم ساعت 4 صبح که فرانسه میشه یک شب میاد جواب میده : 

" kesafate bisharaf f f f f delam barat tang shode . bia baghalet konam "  

آخه یکی نیست بهش بگه بچچه نمیگی نصف شب یکی رد بشه اینو بخونه چه فکرایی میکنه ؟! 

خب تو اروپا زندگی میکنی ، ما چی ؟!!!  تازه این همه دختر خوشگل واسه چی منو میخوای بغل کنی ؟!!      

3 . کیامهر خان باستانی ( همون بابابزرگ خودمون )  

  

 

 

  

والا من هر موقع کیامهرو میبینم یاد " مردم مظلوم فلسطین ! " میفتم ... 

ولی خب یک فرقی داره ، اونا کل صورتو میپوشونن چشمشون معلومه اما بابابزرگ ما فقط چشمشو میپیچونه و صورتش معلومه ! حالا چرا والا من نمیدونم ...  

اما مطمئنم اگر یک روز همه برن تو خیابون اختشاش کنن ، کیامهر بر خلاف همه که صورتاشونو پوشوندن ، یک پارچه میبنده به چشمشو میره شعار میده ... ! 

اما  به نظرم به بابابزرگ کیامهر بیشتر میخوره یا نویسنده باشه یا لیدر هواداری استقلال تا مهندس مکانیک ، نه ؟! الانم نیگاه نکنید پشت این وسیله ی عجیب غریب نشسته تند میره ها ... دوران سربازی یکی بیشتر از 40 تا میرفته صد هزار تومون صد هزار تومن جریمه میکرده ، حالا مظلوم شده واسه ما !!   

خلاصه که آقا 3 نفر بالایی از رفیق رفقای گل ما هستن که دوستشون داریم خیلی زیاد ... 

 

پی بلاگزیت نوشت : بلاگزیت 13  

 

پی دعوت نوشت : هرکسی خواست بازی کنه ، از شخص خاصی اسم نمیبرم اما نمیشه که نیما را دعوت نکرد ، میشه انصافا ؟! نیما بنویس ببینم چه میکنی ...  

 

پی مخاطب خاص نوشت ! : وبلاگمو دوس دارم ، با تمام چرت و پرتهایی که توش مینویسم ...  

 

 

نظرات 46 + ارسال نظر
م . ح . م . د پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:03 ب.ظ http://baghema.blogsky.com/

سلام !

زهرا فومنی پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ب.ظ http://www.butimar1365.blogfa.com

سلام دایی محمدجان..خوبی؟
اول بگو کتونیای من تو وبلاگت چیکار میکنه؟
دوما شما چرا وقتی دارید داستان هم تعریف میکنید میگید داریم بازی میکنیم؟
سوما بهنام چرا بهت میگه خیلی بچه ی خوبی هستی؟
تمام این قضایا مشکوکه

سلام عمه جان زهرا ... 4کریم ، خوبم مرسی

برا شما بود ؟! والا دیدم همینطوری افتاده برش داشتم اوردمش

نمیدونم والا .... عادت شده دیگه !

خود من هم مشکوک شدم ... این یک نقشه های شومی تو سرش داره

مجیدحمید پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:48 ب.ظ

پسر مرررررررررررررررررررررررررررررررررردم از خنده :)) :)) :))
:))
:))
:))

دوستت دارم هووووووووووووووارتا

مجیدحمید پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:50 ب.ظ

خب شوخی دیگه بسه، مواظب باش اگه بخوای به من گیر بدی همین کوسه ها را میفرستم سراغت، درست جواب بده ببینم هدفت از نوشتن این پست چی بود؟ دست کی در کاره؟ از کجا خط گرفتی؟ زود جواب بده.

والا قبل از اینکه بگی داشتم با موساد و سازمان سیا و کلینتون و اینها حرف میزدم ... اونا گفتن بنویس منم مجبور شدم !

واحه پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:03 ب.ظ

اگه راست می گی درباره افرادی بنویس که عکسی هم ازشون ندیدی و تو تصوراتت یه تصویری ازشون در ذهنت ساختی

خانوم معلم هرچی فک کردم دیدم همه را دیدم ، هیشکی نمونده ! اما انصافا اونطوری هم سخته ب خدا ...

سوفی پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:37 ب.ظ



ملت... آی ملت !!!

عکس اول دزدیه !




امضا :

حالا که نباید میامد اومد ! شانسو ببینا !!

حالا یک عکس کپی کردیییییییییییما ... بیا بگو شام و نهار میخوام !

امضا :

الهه پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:38 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

سلام پسری نخبه ی من!
قرار بوده سه نفر رو که چهره شون رو ندیدی حدس بزنی چطوری هستن!اونوقت 3تا عکس گذاشتی از 3 نفر که میشناسی و پته هاشونو ریختی رو آب؟الان بازی کردی مثلا؟درسات رو هم همینجوری میخونی؟امشب چند تا تست هوش ازت میگیرم ببینم پسری خودمی یا تو بیمارستان عوضت کردن با یکی دیگه!

سلام ننه جان شاه ..

خب ننه جان شاه اون دیگه خیلی خفن سخت میشد ... مجبور شدم ! اگر درس بخونم آره ، اما کلا نمیخونم !

باشه ... من آماده اممممممممممممممم

الهه پنج‌شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:40 ب.ظ http://khooneyedel.blogsky.com/

ما هم وبلاگت رو دوست داریم با همه ی مخلفاتش!
چیه؟چرا اونجوری نگاه میکنی؟گفتم مخلفات یاد پیتزا افتادی؟الان شام میخوای؟اول اون تست هوش رو باید ازت بگیرم بعد یه فکری به حالت میکنم

آی گفتی ... یاد پیتزا پپرونی افتادم ....

گشنم شداااااااااااا

کورش تمدن جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:59 ق.ظ http://www.kelkele.blogsky.com

سلام
هرچند بازی شما با اون چیزی که اولش شرح دادی نمیخونه ولی بازی خوبی بود
مخصوصا قسمت فلسطینی ها
ما هم وبلاگت رو دوست داریم برادر

سلام کوروش خان ... آره دیگه ... از خودم در آوردم

4کریم ... شما لطف داری

کاغذ کاهی(نازگل) جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:04 ق.ظ http://kooche2.blogfa.com

خوشم میاد بازی از خودت در میکنی ! قرار بود شخصیتهای ملت رو حدس بزنی !!!


اما خب عکس اون سعید آقا و محسن کنار هم خیلی باحال بود ...
پی مخاطب خاص نوشت : خاله جان من هم وبلاگت رو دوست دارم با همه چرت وپرتهایی که توش مینویسی !!!

خاله جان ، خب حدس زدم دیگه !! مثلا حاج سعید اطلاعاتی !

دست شما درد نکنه دیگه ... حالا ما یچی گفتیم خاله ...

آناهیتا جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:08 ق.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

به به سلام دادا ممد خودم

آقا این بازی به نظر من خیلی بیخود و مسخره س! یعنی چی آخه؟

خسته نباشیا ولی خب این نظر من بود! ( آیکون یک کلام از مادر عروس! )

بیا یه دعوایی بکنیم من راحت سرمو زمین بذارم!

سلام آبجی خانوم ...

شما امشب دنبال دعوا بودی از اول با من ، چرا گیر دادی به بازی ؟!

بیا ... من پایه ام

آناهیتا جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:12 ق.ظ http://www.a-n-a-a-r-i-a.blogsky.com

وبلاگتو شخصیتتو مرامتو دوس دارم با تمام کم و کاستی هاش!

پی نوشت هم نمیذاشتی خیلی بهتر بود.به همون دلیل که می دونی.........

موفق باشی دادا......

مرررررررسی ... لطف داری ...

به کدوم دلیل ؟!

ممنونم ... مرسی

آرمین جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:52 ق.ظ http://www.musicarmin.blogfa.com

عکس 2 عجب شیشه هایی پشت سرش بهبه

یطوری باید مخ محسنو بزنیم بریم اونور !!

پاییز بلند جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:51 ق.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

درووووووووووووووووووووووووووووووووووود
بچچه تو نمیگی این عکس دوم.. همین مردیکه ی الدنگ ضد انقلاب و آرمانهای امامو.. همین جاسوس دایم الخمره تهاجم فرفنگی طاغوتیرو که پر از موارد شدیدن تذکراتیه منکراتی و... نه تو نمیگی عکس این یارو انقلاب مخملیو نارنجی و نارنجیترِ دست نشسته ٬تو همون کاسه کوزه ای که اون مرتیکه های صهیونیستی هم دس دارن... اینجا جولوی این مللت شریفِ آفتاب مهتاب ندیده ی مسلمان٬ شهید پرور انقلابی گذاشتی٬ فیلیت میکنن؟!!! نمیگی به جرم محاربت و تشویش اذهان عمومی و ترویج فساد و شرکت در تجمعات اختشاشی و دفاع از سران فتنه٬ میگیرن اعدامت میکنن (اونم از جفت تلاونگ)؟!
.
.
.
م.ح.م.و.د خیلی عزیزی برام٬ چه شب چه روز.. هر وختی که باشه اصن مهم نیست کی.. مهم اینه که دوسست دارم..
.
.
.
پی جواب قزوینی در جواب سوال مشکوکت نوشت: اینهمه دختر چرا میخوام تورو بغل کنم؟ چرا؟
پاسخ: (نه خدایی جوابتو بدم؟!؟؟!!!) آیکون خنده ی موذیانه ی شدید

.
.
.
این عکس حاجی عجب خفن بید٬ به خدا من اقا رو دوز دارم..
خانم هم دوز دارم..
اصن بچچه هارم دوس دارم٬ همه رو دوز دارم٬ اما به چشم خواهر برادری٬ به حاجی بگو فکر بد نکنه..
بگو هوای ما رو هم داشته باشه..
.
.
.
.
جدی نوشت: خدایی تفاوت بین عکسا خیلی با حال و پر محتوان٬ خیلی خوشم اومد
-
مرسی که منو قابل دونستی م.ح.م.و.د٬ پُر رو نشی.. منم خیلی دوست دارم
یه عالمه..

درووووووووووووووووووووووود محمود ...

اعترافاتت منو کشونده محمود ... ما حاضریم اعدام هم بشیم اما از رفاقت چیزی کم نذاریم ...

قربونت برم من ... منم خیلی دوستت دارم محسن ... ایشالله اومدی ایران حتما میام میبینمت

اون آیکون خنده ی موذیانه را خوب اومدی !!

بذار حاج سعیدو میفرستم بلاد کفر بیاد ارشادت کنه !!

ممنونم محسن ... هرچند ربطی به اون بازی نداشت اما خب اینم یجور بازیه دیگه ... منم خیلییییییییییی دوستت دارم

آرمین جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:29 ق.ظ http://www.musicarmin.blogfa.com

بهنام جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:48 ق.ظ http://www.delnevesht2010.blogfa.com

سلام کوچولوی دوست داشتنی...
خب من این کامنت ها رو خوندم پستت یادم رفت!!!
فقط یه چیز و اون اینکه من هم وبلاگت رو دوست دارم با همه چرت وپرتهایی که توش مینویسی!!!
کلی زحمت کشیدم تونستم از رو دست نازگل نگاه کنم ها

سلام ... با مُیی ؟!

خسته نشی یهو تو بهنام ... به نظرم به جای تقلب برو تو وبلاگت هی از من تعریف کن !

ناهید جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:01 ق.ظ http://www.nahid2369.blogfa.com

باز من انقد مجذوب اون جمله آخرت شدم که دیگه بقیه چیزایی رو که خوندم یادم رفت

۴کریم ...

فری جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:22 ق.ظ http://fernevis.blogfa.com

تداعی جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:10 ب.ظ http://imsolonly.blogfa.com

سلام .
فکر کنم بازی جالبی باشه!البته من یک مدل دیگشو دیده بودم(بدون دادن عکس و از روی نمیدونم چی باید شخصیت طرف رو میگفتی!)

سلام ... آره ، والا اصلش اینطوریه ، من نمیدونم چرا اونا اونطوری بازی کردن !!

عسل جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:21 ب.ظ http://manoto8.blogfa.com

سلام بر سه تفنگدار!!
(این مطلب برا پست قبلیتونه ها!)آقا این چه جهنم دره ایه که شمه طفلان مسلم دارین توش کسب علم میکنین؟!
با دیدن صحنه پشت سرتون دل کافر براتون کباب میشه

سلام ... ای بابا ... مگه پشت صحنه چیه ؟!

ف@طمه جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:11 ب.ظ http://zarafekocholo.blogfa.com/

اوه اوه اهورا کجاس ببینه بازیش همه ی بلاگستانو گرفت

اهورا مزدا را میگی ؟!

حمید جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:30 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

- دمت گرم!...از ظهر تا حالا هرچی پست خوندم همه از شانس ماتم زده بودن و الان دیگه در آستانه افسردگی بودم که به کشتی نجات تو رسیدم و با خوندن این پستت حسابی سرحال اومدم!...

- همه اش باحال بود ولی اونی که درباره پاییز بلند نوشتی محشررررر بود! ترکیدم!...آره! همیشه همینجوریه! از میزان و غلظت فحش دادنش میشه فهمید چقدر پستت رو دوس داشته!...مثلا اگه از یه پستی زیاد خوشش نیاد مینویسه! :
خوب بود! ممنونم دوست خوبم! برات سلامتی و توفیق آرزو میکنم حمید جان!
ولی خدا اون روزو نیاره که از یه پستی خوشش بیاد! میاد مینویسه! :
bisharafe lanatiye kesaafat! to ye Ashghaale avaziye lanati hast! tu ruhet!....gomsho az joloye cheshmam razle bisharaffff!!!

۴کریم حمید جان ... ما کجا و کشتی نجات کجا ...

آره ، منم دقت کردم میزان دوس داشتنو اینطوری مطرح میکنه !! پس بهتره هیچ وقت چیز درست حسابی ننویسیم ازش !!

چقد جمله بندیت با فحش ها قشنگ شد حمید خان ، خیلی توپ شد !

حمید جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:34 ب.ظ http://abrechandzelee.blogsky.com/

ولی از شوخی گذشته این پسر فوق العاده اس...خیلی آقاس و خیلی دوسش دارم...سندشم اینکه از معدود دوستانیه که صدای بازی یلداشو در روزهای مختلف بارها و بارها گوش کردم و هر بار از اینهمه صفا و عشقی که در صداش هست چشمام پر شده...

خیلی بچه ی آقاییه ... آره ، منم چند بار گوش کردم صداشو برای بازی شب یلدا و البته صدای شما رو هم چند بار گوش کردم ...

کرگدن جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:17 ب.ظ

این عکسو که دیدم یهو یه عالمه دلم واسه سعید تنگ شد ...

خوشبحالت کرگدن جان که دیدیش ... ما همینطوری ندیده دلمون واسش کلی تنگ شده

فاطمه جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:18 ب.ظ

سلاممممم محمد
محمد باور کن به حقت ظلم شده پسرم..چرا همش بهت نمره ۱۰ تا ۱۲ میدهند خوب
تو انشات اصلا قابل نمره دادن نیست خوب.از یک دم بیستمخصوصا انشای توصیفی..
موفق باشی پسرم..

سلامممممممم خانوم معلم فاطمه ...

چیکار کنیم دیگه ... به استادها میگم به من نمره هم ندادین ندادین اما هوای جوون ترا رو داشته باشن !!

4کریم ... کلا خوب عکسارو توصیف میکنم !

ممنونم خانوم معلم

نیما جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:01 ب.ظ http://www.arezuhaye-aghaghi.blogsky.com

ممد من هم مینوسم و خیلی باحال بود پستت . با اینکه فرق داشت با اون چیزی که میگفتی اما بازم خوب بود . من افرادی رو مینویسم که عکسی ندیدم ازشون که کم هم نیستند . منتظر باش که تا 48 ساعت دیگه میره رویه آنتن !

مرسی نیما ... زودتر بنویس ببینم چه میکنی

ملودی جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:52 ب.ظ

سپیده جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:54 ب.ظ http://setaresepideashk.persianblog.ir

خدا رفقیق رفقاتونو حفظ کنه و بیشترش کنه ...

ما هم وبلاگت رو دوست داریم پسر خاله

مرسی دخترخاله جان ... لطف داری شما

ملکه نیمه شرقی جمعه 6 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:57 ب.ظ http://man-unique.blogfa.com/

ای خدا ازشون نگذره! یه کامنتت تایید نکردن ببین به چه روزی افتادی؟! عقده ای شدی و خودت خودت بازی دعوت میکنی
غصه نخور محمد بازی بعدی خودم دعوتت میکنم
۵۱۸۴۳

والا با این نوناشون ... همیشه مارو یکی دعوت میکرد اینبار هیشکی نبودا

دمت گرم ... هرچی شد مارو دعوت کن

ف@طمه شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:20 ق.ظ http://zarafekocholo.blogfa.com/

نه بابا اهورا همون شغال اسبق اون این بازیو تو بلاگستان راه انداخت اینم آدرسشهه
http://ashghaldooni.persianblog.ir/

ااااااااااا ، بعله ... بعله ...

آفتاب پرست شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:18 ق.ظ http://www.aftabparast.blogsky.com

سلام ممد اراکی
چه طوری پسر ؟

خیلی باحال نوشتی !!!

راستی اینقدر گیر نده من هی میگم محمود همشهریتونه
خو اصالتا اراکیه دیگه !!!

لذت بردیم عزیز

سلام یره شمالی !!

قربانت ، مرسی ... 4کریم

باشه ، اصلا اراکیه اراکی ... ما که خدا رو شکر اصالتا برمیگردیم به اصفهان .. خدا کنه فقط از اونورا نباشه ...

عسل شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:12 ب.ظ http://manoto8.blogfa.com

سلاااااااام
چطورین؟
آقاخب خیلی برهوت و کویریه! مگه کدوم گوشه این سرزمین خونه دارین؟!

سلام ... 4کریم ... ممنونم

ما لس آنجلس زندگی میکنیم با اجازه ی شما !

فرزند آدم شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:22 ب.ظ

سلام مهربان پسر
هم خودتو دوست داریم هم وبلاگتو بخدا، تازشم تو هنوز منو ندیدی هر چند دیدنی هم نیستم همون بهتر که ندیدی

سلام آقا ... عزیزی ، ممنون از لطفت

ای بابا ... این چ حرفاییه ... مشتاق دیداریم حسسسسسسابی

حسین شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 03:21 ب.ظ http://hosseinb.blogfa.com

سلام هم ولا .
جالب بود . فقط داغ دلم تازه شد چون امروز توی سرازیری گیلی ُ‌۲۷ هزار تومن جریمه شدم اون هم به خاطر سرعت ۱۰۳ کیلومتر .
البته با طرف دعوام شد .

سلام هم ولا جان ... ای بابا ، خب باید جریمه میشدی ... تند میرفتی ، از من یاد بگیر هم ولا جان !!

ماه نو-بهار شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:03 ب.ظ http://thenewmoon.blogfa.com/

سلام
جالب بود
ماهم وبتو دوست داریما!!!!

سلام ... ممنونم ... شما لطف داری خانوم معلم

زهرا فومنی شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:23 ب.ظ http://www.butimar1365.blogfa.com

سلام دایی محمد..چیه پکری!؟بدون دعوت بازی کردی واسه همینه!؟
حالا نیای نگی حس وب گردی ندارمو حال و حوصله واسم نموندو از این حرفایی که بچه سوسولا میزنندا
بیا منم دعوتت کردم به نون پنیر..

سلام عمه جان ... من پکرم ؟! نه ... البته چرا ... از دست بعضی ها که شبها نمیذارن بعضی های دیگه با ما چت کنن !!

حالا نمیشد دعوت کنی به یچی دیگه ؟! چمیدونم پیتزایی ... کبابی ... یچی باحال

سارا شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 04:55 ب.ظ http://gahneveshthayeman.blogfa.com/

سلام!
حالا یعنی شما این سه نفر رو ندیدی؟

سلام ، نه متاسفانه ... حاج سعید اهواز زندگی میکنه ... محسن پاریس ، کیامهر هم کرج ... ایشالله اگر شد میبینمشون به موقع

الین شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:09 ب.ظ

بچه مگه درس نداری نشستی هی بازی می کنی ؟؟؟
ولی باحال بود. اگه وقت کنم منم بازی می کنم

بابا خواهری کار و زندگی که نداریم ... لااقل بازی کنیم !

بازی کن الین ... منو حدس بزن چطوریم !

رها بانو شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:08 ب.ظ http://raha-banoo.blogsky.com/

این بازی هم شده ویروس و به جون کل وبلاگستان افتاده !
ولی در کل بازی جالبیه !
امیدوارم هرچه زودتر دوستان رو از نزدیک زیارت کنید ...

بازیش بد نبود ... میشد باهاش یکم خندید ...

ممنونم وکیل بانو ...

پاییز بلند شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:30 ب.ظ http://www.paizeeboland.blogsky.com

۴۰ یا همون چل

بزن زنگوووووووووووووووو

عزیز دلییییییییییییییییی

گودول شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:47 ب.ظ http://godool2.wordpress.com

چه شیشه های خوبی توی عکس بود:)

یبار باید دسته جمعی بریم فرانسه تجربه کنیم این چیزا رو !

سوفی شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:35 ب.ظ

الین میخوای من حدس بزنم محمد چه شکلیه ؟

یه نردبون ۱۲۰ کیلوئی ، پله اول نه ، دوم نه ، سومش شکسته ! برسی اون بالا هم میبینی هیچ خبری نیست !



امضات با حال بود !!!



امضا :



حالا از کجا میدونی پله ی سوم شکسته ؟! ب نظر خودم که پله ی همون اولی شکسته شده

امضا :

سوفی شنبه 7 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:38 ب.ظ

چقد میدی در باغ شهادت رو واسه حاج سعید باز کنم ؟



امضا :

یک شام توپ ... قبول ؟!

عسل یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:33 ب.ظ http://manoto8.blogfa.com

سلام بر آقایون لس آنجلوسی!
بابا ایول به اعتماد نفستون اگه تونستین دست مارو هم بگیرین بیایم پیشتون لسآنجلس!
غرض از مزاحمت خواستم بگم اگه به وبلاگ ما هم سر بزنین خوشحال میشیم

سلام ... 4کریم ... فقط اینجا فرودگاهش تعطیله ، قطارهای راه آهنشم داغونه .. باید با اتوبوس بیای !! لس آنجلسه دیگه !

چشششششششم ... ببخشید که تا الان نیامدم

زهرا یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:47 ب.ظ http://www.Zafa.blogsky.com

حس خوندنش نبود

بعلهههههههه ...

دختری از یک شهر دور یکشنبه 8 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:55 ب.ظ http://denizlove.blogsky.com

ایول چه بازی جالبی!!!چه تفسیر های جالبتری!!!

۴کریم ... قابلی نداشت !

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد