کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

لذت بخش ترین کارها ... !

 

 از طرف نیما دعوت شدم به یک بازی که باید لذت بخش ترین کارهایی که میکنمو نام ببرم ... 

خب من از همه ی کارها لذت میبرم واقعا !! اما مجبورم خلاصش کنم به 5 تا و از 5 نفر دعوت کنم 

تا اونها هم بنویسن ... پس لطفا اگر حال و حوصله داشتین تشریف ببرین ادامه مطلب ! 

اگرم نداشتین بشینین با این بچه ها هندونه قارچ کنین حالشو ببرین !

 

 

 

 

 

  

 

 

 

1 . درس خوندن  

 

 

 

یکی از لذت بخش ترین کارهایی که من انجام میدم درس خوندن هست ...  

من فک میکردم درس خوندن کنکور خیلی لذت داره اما الان وقتی اومدم دانشگاه میبینم نه بابا ، درس خوندن همه جا لذت داره ! وقتی از همون روز اول ترم جدید شروع میکنم به درس خوندن یک حس خیلی خوشگلی توش هست که امیدوارم میشم به ادامه ی راه موفقیت و پیشرفت ! 

از دوستانی هم که غر غر میکنن و میگن درس خوندن سخت ترین کار دنیاست خواهش میکنم فقط برای چند لحظه فکر کنن و ببینن با درس خوندن به کجاها که نمیرسن بعد بیان افاضات کنن ! 

 

2 . دختر بازی در خیابان !  

 

 

 

چیه ؟! مگه کار بدیه ؟! خب اینم یک تفریح سالمه دیگه ... همش که نباید چپید تو خونه ! آدم تا تعامل اجتماعی با جنس مخالفش نداشته باشه که اعتماد به نفس نمیگیره که ... حالا نمیگم مجبوریم و واسمون ضروریه نه اما لازمه ی زندگیه ! اگر تجربه نکردین حتما این کارو بکنید ... 

همین اراک خودمون ! از ساعت 6 به بعد حد فاصل خیابون ملک - سرا - باغ ملی ! شما بیاین جز تفریحات سالم دختر بازی و پسر بازی هیچی دیگه نمیبینید ... جوون هایی که میخوان تجربه بگیرن همش ولن تو این خیابون ها ... والا !  

 

3 . سحر خیز بودن 

 

 

  

اولا من نمیدونم این عکس چه ربطی به سحر خیز بودن داشت ! اما خب فک کن ساعت 5 صبح از خواب پا میشی ، میری بیرون میدوئی ، بعد میری از اونور نون میگیری ، از اونورش میای خونه تازه شده ساعت 6 ! یعنی این همه کار کردی شد 6 صبح ! شاعر میفرماید : 

سحر خیز باش تا کامروا شی دقیقا همینه ...  

حالا دانشجو ها که ول و بیکارن ( دور از جون ما )  ، اگرم 8 کلاس داشته باشن 10 میرن تازه ، اما اونایی که کارمندن باید به فکر سحر خیز بودن باشن ...  

انصافا لذتی که من از سحر خیز بودن دارم از هیچی دیگه ای ندارم !! 

 

4 . خونه تکونی  

 

 

 

طرف دست به سیاه و سفید نزده میگه سخته ، نمیتونم ، چرا کارگر نمیگیری ؟!! 

آخه مرد حسابی اینم شد حرف ؟! کار کردن اصلا باید تو خون هرکسی باشه ... تو زن میگیری که خدای نکرده خانومت بیاد واست ظرف بشوره و غذا درست کنه ؟! خجالت نمیکشی انصافا ؟!  

یا تو خونه انتظار داری خواهرت و مامانت بیان کار کنن ؟! خیلی بی ادبی !

یبار برو تو خلوت خودت ، یکم کار کن ببین عجب کار زیبا و خدا پسندانه ایه بعد بیا بگو سخته ! 

به نظر من که یکی از لذت بخش ترین کارهای آدمیزاد خونه تکونیه ... میگی نه امتحان کن  

 

5 . حفظ مقررات رانندگی  

 

 

 

بهههههههههه ، سردار رویانیان! چطوری بابام جان ؟! خوبی ؟! خوشی ؟! دماغت چاقه ؟! 

تو اینجا چیکار میکنی من نمیدونم ! والا من زدم تو گوگل مقررات رانندگی تو اومدی ! حالا بی خیال ، مهم نیت پاکمه که میخوام صحبتی کنم با آن دسته از جوون هایی که تو یک خیابون کوچولو لایی میکشن و 130 تا میرن ! من نمیفهمم واقعا هدفشون از این کارها چیه ؟! چیو میخوان ثابت کنن ؟! نمیگن یکی از بیرون نیگاه کنه میگه طرفو ببین مست کرده ! اصلا من جوون هایی دیدم که ساعت میذارن هردفعه زودتر برسن خونشون از دانشگاه ! لا اله الی الله !  

آدم میمونه اینا اصلا فرهنگه دارن ؟! جای اینا تو زندان های هتل مانند ! ایران نیست ؟! خب سردار شما یچی بگو دیگه ... ! 

 

پی توضیح نوشت : 5 تا کاری که تو عمرم تا حالا نکردمو نوشتم ! درس نمیخونم ! از دختر بازی تو خیابون تنفر دارم !  هیچ وقت سحر خیز نبودم ! با خونه تکونی خیلی مشکل دارم و رانندگی کردنم هم دیگه هیچ ! دیدم همه جدی نوشتن گفتم یطوری دیگه بنویسمش ... 

 

پی دعوت نوشت : خاله جان نازگل ، هم ولایی حسین ، سررسید باطله ، عبادتگاه من و استاد نینا دعوتن به بازی ... هرکی بازی نکنه الهی پول قبض برقش بیاد 200 هزار تومن !! 

 

پی نظر سنجی چهره ی سال نوشت ! : اینجا به عادل فردوسی پور رای دادم و به رای خودم هم افتخار میکنم ... یادم نمیره عادل چطوری جواب نماینده ی شازندو با شجاعت تمام داد ...  

 

نظرات 26 + ارسال نظر
م . ح . م . د پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:47 ق.ظ http://www.baghema.blogsky.com/

سلام !

ملودی پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:48 ق.ظ

سلام.

دوم!!!!!

سلام لاکو ... دمت گرم ... نقره !

کاغذ کاهی(نازگل) پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 01:57 ق.ظ http://kooche2.blogfa.com

حالا فهمیدم چرا بیداری !!!!!

ملودی جان تو وبلاگ این محمد اصلا نباید بلافاصله بیایم تا خودش شرمنده بشه از اول نوشتنش !!!!!

منم برم بخونم ......

چرا خاله جان ؟!

ای بابا ... البته اول شدن تو وبلاگ ما افتخاری بس بزرگه ها !

کاغذ کاهی(نازگل) پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:04 ق.ظ http://kooche2.blogfa.com

۱- دانشگاه در پیت شماست دیگه !!!

۲-عکس دختر مردم رو چرا گذاشتی ؟؟؟
شما بفرمایین این خانوم ::س:: چه روزایی کلاس دارن ؟؟ هوم ؟؟ من باهاشون یه عرض خصوصی دارم !!! کلا !!

۳- منظورت اینه که تا نزدیکای سحر بیداری دیگه ؟؟؟

۴-آآآآآآآآآآآی خانوم ::س:: کجایی ؟؟ بیا این پسر ما رو امتحان کن !! بدووو که حراجش کردیم !!!

۵-یادم باشه این دفعه دوباره چک کنم ببینم مهر گواهینامه ات بالاخره خشک شد یا نه هنوز ؟؟!!


ممنون از دعوتت ... همین الان آپوندم! ایشالا بازی میکنم ... مرررسی

۱ . مثه آکسفورده ...

2 . من نذاشتم ! خودش اومد یهویی ! تلفنی خدمتتون عارض میشم خاله جان ... اینجا که نمیشه گفت !

3 . من همیشه شبها عبادت میکنم ... اونم از نوع مجازی و چتیش !

4 . خانوم س هم بگه من دست به سیاه و سفید نمیزنم ...

5 . رانندگی به سال و این چیزا نیست ... به تبحر داشتن توش هست که من حاضرم هرکی خواست باهاش کورس بذارم ...

4کریم خاله جان ... باشه هرموقع خواستی بازی کن

فاطمه گلبینی پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:13 ق.ظ http://www.4.linknegar.com

<,_:_:/
سلام. دوست عزیزم خوشحالم که وبلاگی پربار دارید . از طرف سایت لینک نگار دات کام مزاحمتون میشم. تو این سایت سیستمی کاملا هوشمند طراحی کردیم که با توجه به پارامترهای کاملا عادلانه که از گوگل دریافت می کند تعداد بازدید شما را دریافت کرده و در گوگل و موتورهای جستجوی دیگه مثل یاهو ثبت می کنه. بنابراین هم مطالبتان در سایت ثبت می شود و هم در گوگل ایندکس میشود و هم اینکه تو کلی وبلاگ دیگه هم به نمایش در میاد حسن این کارم اینه که بازدیدتون بیشتر می شه و می تونین سایت پربازدهی رو مدیریت کنید. شما می تونید به هنگام آپ دیت وبلاگ خود لینک مطلب جدید رو تو لینک باکس قرار بدید تا در مدت زمان کمتری مطلبتون بازدید مورد نظرشو بگیره. برای ورود به جمع ما کافیه ثبت نام کنید و کد لینک باکس رو تو قالبتون قرار بدبد و بعدش لینکهاتون رو ثبت کنید. یه خواهش دیگه داریم اونم این که برای ثبت نام از اینترنت اکسپلور استفاده نکنید و از مرور گرهای دیگه ای مثل فایر فاکس، نت اسکیپ و ... استفاده کنید تا ثبت نام دقیق انجام بشه البته این فقط یه پیشنهاده. قبل از ارسال لینک قوانین رو مطالعه بکنید و توجه داشته باشید که در صورت استفاده از یک لینک در زمان های مختلف سیستم به صورت هوشمند شما را حذف کرده و متاسفانه عضویت تان رو ملغی می کنه که این واقعا برای ما ناراحت کننده هست که دوستی مثل شما رو از دست بدیم. نکته آخر این که اگر به مشکلی برخوردین با ای دی ما تماس بگیرین تا کمکتون کنیم
|-|:,_>|"-

برو رد کارت یره بیکار ! الان خانوم س بیاد میگه فاطمه کیه بهت گفته دوست عزیزم ... ببین میتونی زندگی 2 مرغ عشق عاشقو ب هم بریزی یا نه ...

نیما پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:18 ق.ظ

خوب شد بهت ایده دادم واسه نوشتن !

وقتی عکس اون خانوما رو دیدم مطمئن شدم داری دروغ میگی ، آخه اراک از این خانوما نداره !

تو هم نمیدادی من مینوشتم !!

نکه اون شهر در پیتتون داشت ... حالا واسا یبار ببرمت خیابون ملک ببینم باز میگی یا نه ...

مهدی پژوم پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 02:27 ق.ظ http://mahdipejom.blogsky.com

سلام محمد خوب...
امروز تماسی گرفت ام خودمت تان که موفق نبود....
همراه ات لذت بردم عزیز دل. بذت هایت مستدام...

سلام استاد عزیزم ... اولا خیلی معذرت میخوام استاد ، گوشیم رو سایلنت بود متوجه نشدم ... عصر هم حدودا ساعت 6 زنگ زدم گوشیتون خاموش بود ، خونه هم اشغال بود ... شب هم حدود ساعت 9 بود بازهم گوشی خاموش بود و خونه هیشکی برنداشت ... ایشالله امروز باز امتحان میکنم ..

واحه پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 06:49 ق.ظ

اگر پی نوشت نداشت مطمئن می شدم سرت محکم به دری، دیواری، جایی خورده...

منظورت از هندوانه ( قارچ) کردن! قاچ کردن بود دیگه؟!

البته سر که محکم خورده اما اون پی نوشت لازم بود !

ای بابا ... آره همونه ، خب چیکار کنم ، لفظ عامیانشو نوشتم !

گودول پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:14 ق.ظ http://godool2.wordpress.com

این کارها که همه اش خوب بود مخصوصا...

مورد 2 ؟!

آخه دختر بازی داریم تا دختر بازی ... دختر بازی تو خیابون کار قشنگی نیست ...

آرمین پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:25 ق.ظ http://www.musicarmin.blogfa.com

دختر بازیه رو خوب اومدی

۴کریم آرمین جان ...

نینا پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:30 ق.ظ

محمد مردم از خنده مخصوصا درس خوندنت
چشم بازی میکنم

خب راست گفتم دیگه استاد نینا ....

مرسی ... لطف میکنی ...

آرمین پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:16 ق.ظ http://www.musicarmin.blogfa.com

پیشاپیش پس از پیش عیدت مبارک



مرسی رفیقم ... عید شما هم مبارک

سوفی پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:12 ب.ظ

آقا ممنون از دعوتت
به جان خودم داشتم شک میکردم این پست راجع به تو باشه. هنوز نیمرو درست کردنت یادمون نرفته... خونه تکونی پیش کش...

شرکت میکنیم...



خواهری خودتی ؟! شک دارما ... امضات کو ؟!

منم تخم مرغ درست کردنو هنوز یادم نرفته ... البته همونطوری که حاج سعید گفت میخواستم از توش ماده های جدیده شیمی کشف کنم !!

فاخته پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:29 ب.ظ http://3881467hk.blogfa.com/

آفرین به شما بچه درس خون ، مقرراتی ، سحر خیز ، کا کن ، دختر باز

مرسی ... خجالتمون ندین تروخدا !!

نینا پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 07:59 ب.ظ

لبیک یا محمد
قبل ازگوگل ریدرت خبر بدم

یک لحظه فک کردم نماز جمعه ام دارم سخنرانی میکنم !!

الان میام استاد نینا ...

ایران دخت پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 08:19 ب.ظ

سلام داداش جونم!دستت درد نکنه!خیلی از این بازی خوشم اومد...یه جورایی می شه اسمشو گذاشت تلنگر...
البته نمی دونم خوب شده یا نه!
بفرما....

سلام آبجی خانوم خودم ... خواهش میکنم .. 4کریم ... مرسی که بازی کردی ...

مطمئنم خوب شده .. الان میام ...

نیما پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 09:25 ب.ظ

نازنین رفیق ، مواظب خودت باش . جون تو و جون بلاگنم . یادت نره که شب عید باس یه پست واسه من آپ کنی . اینو گفتم که یادت بمونه ! خیلی دلم تنگ میشه بچچه . خوش باشی و سال نو باز هم مبارک پیشاپیش !


هرچی آرزوی خوبه مال تو !!!!!!!!

مواظب خودت باش نیما ، امیدوارم حسابی بهت خوش بگذره رفیقم ...

چشم عزیز دلم ... به روی چشمم ...

عید تو هم مبارک ، روز عید بهت زنگ میزنم عزیزکم ...

ماهی تنگ بلور پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 10:08 ب.ظ http://parspalace.persianblog.ir/

فکن پی نوشت نیدادی
یعنی ما باور میکردیم تو سحر خیزی؟
ایشالله یه ترم همه کلاسات بیافته 8صبح

آره دیگه ... اینا خیلی به کارهام نزدیک بودن به جز مورد 2 !

اشکال نداره ... ما طبق عادت خودمون 10 میریم ...

محدثه پنج‌شنبه 26 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 11:19 ب.ظ

اولش اینجوری شدم:
بعدش اینجوری شدم:
بعدش اینشکلی شدم:
بعد اینشکلی:
بعد اینطوری:(آخه فهمیدم داری جک میگی!)
آخرشم اینطوری شدم:
منم از دختر بازی تو خیابون بدم میاد!!!!چه معنی داره این کارا!!!

ولی خودمونیما ؛ عجب جک گنده ای شد !!

بعله ... کار خیلی چرت و بی خودیه ...

[ بدون نام ] جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:07 ق.ظ

ولی از پسر بازی تو خیابون....
هم بدم میاد!
تو همیشه ی خدا پای اینترنتیا!!!

ولی من از پسر بازی خوشم میاد !

آره بابا ... ول و بیکاریم دیگه

محدثه جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:18 ق.ظ

مثل من!
البته من نه ولم نه بیکار!
ولی اینجا در حال گشت و گذار ام.
همه رفتن مسافرت!
منم میخوام!
دروغ گفتم.نمیخوام!
خواب نداری مگه؟

بعله ! تابلوئه .. اصلا یپا گشت ارشادی !

نه بابا ، تازه سر شبه ...

محدثه جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:27 ق.ظ

حوصلم سر رفته!
چیکار کنم؟؟!!!!!!
بپا نگیرمت!

بچچه برو بخواب ... ساعت 3 نصف شب شده ها

محدثه جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:39 ق.ظ

باشه خدافظ
منتظر بودم تو بگی
ولی نمیخوابما!
ای کامپی آهنگ گوش میدم.

پس گردنی لازمی ب خدا ...

محدثه جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:50 ق.ظ

فرار کن بابا!
مگه داری واسه بچت تصمیم میگیی؟
واسه من هیولا نشو وگرنه اخلاق سه شنبه ایمو نشونت میدم بگرخیا!
اخم نکن مهربانی صلح صفا صمیمیت لبخند!زندگی زیبا است!

برو رد کارت یره قند شکن ! من تو عمرم از دست هیشکی تا حالا فرار نکردم ...

محدثه جمعه 27 اسفند‌ماه سال 1389 ساعت 12:57 ق.ظ

وقتی از دست من فرار کردی میفهمی!
موهاتو میکشما!

مگه تو مهد کودکی ؟!

user سه‌شنبه 6 فروردین‌ماه سال 1392 ساعت 12:37 ق.ظ

میدونی اونجایی که نوشته بودی دختر بزی یه حس خاصی بهم دست داد خواستم بگم.من خودم یه دخترم و همیشه به این افتخار میکردم که شوهرم اولین مرد زندگی ام بوده. اما حالا فهمیدم چه اشتباهی کردم . اگه فقط یه دوست پسر داشتم و این جنس خراب پسرا رو شناخته بودم عمرا ازدواج نمیکرد . البته حتما مرد متاهلی هم هست که تو این وضعیت باشه وهمین حس رو (البته نسبت به دخترا ) داشته باشه.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد