مکالمات نصف شبی های عاشقانه !
نمیدونم چرا انقد نصف شبها حال میده اس ام اس بازی کنی ! تقریبا کار هر شب ما شده ...
هرچند به خاطرش باید هر روز کارت شارژ بخریم اما کلا می ارزه !
دیشب هم یکی از اون شبها بود که با ایمان ( همکلاسیم ) اس ام اس بازی کردم ...
جای شما خالی ، بحث های عشقولانه شکل گرفت .. همه چی از این بیت شعر شروع شد :
من : بیستون کندن فرهاد نه کاریست شگفت ... شور شیرین به سر هرکه فتد کوهکن است !
ایمان : هـــــَـــــــــــی وای من ! ( به زبون طغرل در برنامه ی بفرمایید شام بخوانید ! )
دیدی که رسوا شد دلم ... غرق تمنا شد دلم !
عاشق شدی بدبخت ! خاک تو سرت !
من : ایمان دوس دارم برم سر کلاس بخونم ، تو که چشمات خیلی قشنگه ، رنگ چشمات خیلی عجیبه ! کاش میشد ... هی روزگار !
ایمان : روزگار یعنی الان " س " کجاست ؟! دلش با کیه ؟!
من : راسته که میگن دل به دل راه داره ؟!
ایمان : والا دل تو که به اون شاهراه داره ، اما دل اونو به تو نمیدونم ، شاید بن بست باشه ، نه ؟
من : گریه فقط کار منه ... تو اشکاتو حروم نکن ... به واژه ای نمیرسیم ... اینجوری پرس و جو نکن !!
ایمان : خب دیگه بسه آبلیمو نگیر ، برم بخوابم که فردا با " ر " نهار بیرونم پر انرژی باشم ...
من : خاک تو سرت ! بی تربیت مگه میخوای ...................................... که پر انرژی باشی ؟!
ایمان : نه بابا ، فقط ....................................................................... ! :دی
من : زهر مار ... نیشتو ببند ! کوفتتون بشه الهی ... جای مارو هم خالی کنید
خوب بخوابی ...
ایمان : باشه ، جاتون چند گل قرمز به یاد شهدای دفاع مقدس میذاریم ... شب بخیر
پی تولد نوشت : استاد مومو یا همون عمه جان الهام خودمون تولدت مبارک ... با آرزوی بهترین ها ...
پی جواب کامنت خصوصی نوشت : در جواب به دوست عزیز ندیده و نشناخته !!
من منظور شما رو درست حسابی متوجه نشدم ! اگر منظورتون کپی کردن من از اسم وبلاگ هست که شما برو تو گوگل بزن " باغ بی برگی " 1000 تا وبلاگ واست میاره !
اگر منظورت کپی کردن از نوشته هات هست که تو عمرم تا حالا عکس ماه نیاوردم بذارم و دربارش توضیح بدم !! جالبه که هم کرگدن هم حمید ابر چند ضلعی هم کودک فهیم تو لیست پیوندهات هستن ! میتونی ازشون درباره ی من و وبلاگم بپرسی آقای به اصطلاح محترم !!