کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه لره سو سپمیشم ...

 

اولین بار تو فیلم مارمولک آهنگشو شنیدم ... 

راستش من زبون آذری بلد نیستم اما انقد این آهنگ احساس داره توش 

که هرچند حالیت نشه چی داره میگه اما بد به دلت میشینه ... 

دومین باری که گوشش کردم تو فایل صوتی حمید بود ... 

خیلی دنبالش کردم تا اسمشو پیدا کنم اما هیشکی نمیدونست ... 

تا اینکه همین یکی دو روز پیش حمید تو وبلاگش پیداش شد و رفتم اسمشو پرسیدم که 

لطف کرد و زحمت کشید و فایل دانلودشو برام گذاشت ... 

حالا یکی دو روزه که رو دور تکرار 100 بار دارم گوشش میدم ... 

فوق العاده هست ... 

اگر خواستین گوشش کنین از اینجا دانلود کنید   

  

پی نوشت : خسته ام ... از اینجا و از آدمای اینجا !  

دلم برای اون صمیمیت و مهربونی های خالص اون قبل تراش تنگ شده ... 

اما خب همه چی اگر بخواد یجور بمونه که تکراری میشه ... 

پس حتما باید الان عوض میشده و یجور دیگه میشده دیگه ! هرچند از نوع تلخش . 

 

پی تولد نوشت : ناهید تولدت مبارک ...  

 

پی مسافرت نوشت : دلم مسافرت میخواد .