کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

آش خور !

  

این چند روزا دارم به این فک میکنم  

که اگر ارشد قبول نشم ( که عمرن با این اوضاع درس خوندن قبول شم ! )  

باید حدود 2 سال دیگه برم سربازی !  

این یعنی اینکه :

باید کچل کنم تا خدای نکرده نگن رفته خدمت کنه به مملکت بچچه سوسول از کار در اومد !

باید بی خیال کل زندگی و تفریحات جانبی اون بشم تا از الان برای خونه ی بخت آماده بشم !

باید زیر نظر یه آدم بی سواده مفنگی کلاغ پر برم تا از الان یاد بگیرم تو سری خور بار بیام !

باید ساعت 9 شب بخوابم و 6 صبح پاشم تا یهویی نماز صبحمون قضا یا غذا نشه !

باید تیر اندازی یاد بگیرم تا آمریکا حمله کرد بزنم خواهر مادرشو یکی کنم !   

و هزار تا باید های دیگه که به قول قدیمی ها آدمو " مرد " میکنه ...  

اما جدای از مرد شدن و این حرفای کلیشه ای ، یکمی نگرانم . 

نگران از اینکه 2 سال زندگیم تلف میشه ... بدون اینکه بخوام از اون لذتی ببرم ! 

 

  

 

 

پی نوشت ! : خیلی ها بهم میگفتن بیا برو عضو بس/یج شو ، از سربازیت کم میشه ها !  

... 

( به دلایل امنیتی از گفتن ادامه ی پی نوشت معذوریم ! )