کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

دیروز ، امروز ، فردا !

 

قبلن که مدرسه میرفتم روزای تعطیل رو خیلی دوس داشتم 

اما الان اصلن ! واقعن روزهای کسالت آوری هستند ، به خصوص اگه اینکه تلویزیونت 

همه یه خبر رو نشون بده ! ماه.وارتم که خراب باشه و سرعت اینترنت هم که دیگه هیچ . 

راستش امروز تصمیم گرفتم بیام به کامنت ها جواب بدم ، تا مدیریت بلاگ اسکای رو وا  

کردم به طور کللی و جزئی بی خیالش شدم ... اصلن حوصلم نیامد !  

یاد اون روزا و محمد بیشه افتادم ! قبلن با بچه ها هر شب میرفتیم وبلاگ یکی و کامنتدونیش 

رو منهدم میکردیم ! یک شب هم اومدن وبلاگ ما و کامنتا رسید به 300 ، 400 ... 

انقد ذوق داشتم که اون شب وقتی بچه ها رفتن ، رفتم تک تک به کامنتا جواب دادم !! 

اما الان کامنتا بخواد خودشو خیلی گنده کنه به 20 تا هم نمیرسه اما واقعن حال و حوصله ی  

جواب دادن به اونها رو ندارم ، حتی چند روزه میخوام هدر رو عوض کنم اونم بی خیال شدم . 

یجورایی دیگه انگار اینجا واسم مهم نیست ... یاد حرف یکی از بچه ها افتادم ، اون موقع ها 

بهش خرده میگرفتم که مرد حسابی چند وقته اپ نکردی ، کامنت نمیذاری ، کامنت جواب  

نمیدی و الی آخر . اونم میگفت وبلاگ نویسی هم مثه خیلی چیزای دیگه یه تاریخ مصرفی داره . 

فک میکنم تاریخ مصرف ما هم به سر رسیده اگر خدا بخواد ...  

 

+ به این بی حوصلگی غذا نخوردن و تحت پزشک بودن و رژیم و این مزخرفات رو هم اضافه  

کنید ! اگر میدونستم انقده سخته عمرن شروع میکردم . اما الان که شروع کردم تا آخرش  

میرم ... فک میکنم با اراده تر از این حرفا باشم .  

 

نظرات 17 + ارسال نظر
رضا شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:42 ب.ظ http://tanhaaie.blogsky.com/

منم اینجوری شدم

نمیشه یه کاری کنیم با هم و درکنار هم دوباره از وبلاگ نویسی لذت ببریم؟!

تیراژه شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:54 ب.ظ http://tirajehnote.blogfa.com/

نمیدونم چی بگم محمد
جناب باقرلو که از خستگی میگن برایم سخته
از تو هم شنیدن این حرف سخته
هر کدوم یه جور
یه جا به خاطر عظمت
یه جا به خاطر جوانی
یه جا به خاطر حیف بودن
نمیدونم چی بگم

بهروز(مخاطب خاموش) شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:09 ب.ظ

سلام رفیق...

نبینم بی حوصلگیتو...
همه انگاری داره حوصله شون سر میره...
راستش از اول تابستون تا حالا این بلاگستان دیگه بلاگستان سابق نشد....


ایشالا هم تو هم همه بلاگرا سرحال بشن و کلی حرف تازه داشته باشن...

جزیره شنبه 22 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 11:20 ب.ظ

همه ی پست یه ور،خط اخرش یه ور
لایک به خط اخر

واحه یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:23 ق.ظ

تو دنیا همه چی تاریخ مصرف داره هیچی ابدی نیست همه چی تموم شدنیه! فقط اگر آدم شانس بیاره بتونه یک ردپا از خودش تو این دنیا باقی بذاره با خلق یه اثر هنری... یا یه کار موندگار و باارزش...

آذرنوش یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:38 ق.ظ http://azar-noosh.blogsky.com

متاسفانه بات موافقم

لیلی یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:00 ق.ظ

بیشه.....بیشه....بیشه....یادش بخیر دکتر محمد....

عاطی یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 02:05 ق.ظ


گفتی اخبار و سرعت نت!!!داغ دلمونو تازه کردی:دی!

همه چی تاریخ مصرف داره!حتی وبلاگ

اوون + عالی بوود!

نیما یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:30 ق.ظ

هرچیزی تاریخ مصرف داره، کث جواب دادن به تلفن، نه ؟

نیما یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 10:31 ق.ظ

کث=مث

پونه یکشنبه 23 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:06 ب.ظ http://jojobijor.blogsky.com/

چی بگم والا

ناهید دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:21 ب.ظ http://nahid2369.blogfa.com

نگران نباش
این روزا حال همه ما اینست
اما اینم یادت نره که تو همون محمدی که بارها نذاشتی من برم
گفته باشم ....
بچه پررو اراکی

اشرف گیلانی دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:14 ب.ظ http://babanandad.blogfa.com



به نظر من قدیم ترها فقط همین وبلاگ ها رو داشتیم که ما رو بهم می چسبوند و سرمون رو گرم می کرد اما
حالا فیس بوک هست گوگل پلاس هست فرندفا هست توییتر هست و هزار تا چیزه دیگه. البته انصافن هیچ کدوم صفای این جارو نداره

حسین دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:48 ب.ظ http://hosseinb.blogfa,com

سلام
خوبی؟‌
کلاسها شروع شد ؟‌
دیگه از ما هم خبری نمی گیری ؟
تاریخ مصرف ما هم تموم شده ؟‌

زهرا دوشنبه 24 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 04:20 ب.ظ http://www.zafa.blogsky.com

ناخودگاه یاد پارسال افتادم!!!من که می خواستم برم!!!تو و نیما نذاشتین!!!حالا هرچی فکر می کنم یادم نیست کی بهم سرزدین!!!!
نمیدونم چی شد یهو ولی ....
بیخیال
خوش باشی

مردی که نمی خندد سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 12:15 ق.ظ http://mardi-ke-nemikhandad.blogfa.com

ما که دیگه اراده ای هم برامون نمونده

زمستانه سه‌شنبه 25 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 01:01 ب.ظ

به نام مهربان..

سلام..

بدجور باهات موافقم..!

منم رو همین مرز طی می کنم...

فقط سعی می کنم تحمل کنم..

همین..

خوش باشی..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد