کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

باشد که رستگار شویم ...

 

قبل از شروع بازی های المپیک تو اف بی نوشتم :  

" قطعن اگه من یکاره ای بودم ، ینی در حد او.با.ما و اینا ، میزدم کللهم المپیک و ملمپیک 

و این شر و وریات رو تعطیل میکردم ! هرچی فکر میکنم میبینم هیچ ورزشی تو دنیا جز فوتبال 

هیچ گونه جذابیتی نداره حتی به اندازه ی یه گل کوچیک محله ای ! " 

 

اما الان بعد از گذشت یک هفته باید اعتراف کنم که قطعن اشتباه میکردم ! 

ورزشایی مثه شنا و والیبال ساحلی به خصوص در بخش بانوان و خواهران عزیزمون 

جذابیتش از دربی خودمون هم بیشتره ! ( مدیونید اگه فک کنید من نیگاه کردم ! گذری  

همینطوری چشم افتاده وگرنه خدا رو شکر همه منو میشناسن و میدونن آدم چش پاکیم ! )

به شددت میخوام تلاش کنم استیل بدن رو حسابی رو فُرم بیارم ، ایشالله بعد از دانشگاه 

برم سمت جنوب و آموزش والیبال ساحلی ببینم و بعد از اون برای گرفتن مدارک درجه ی  

B و A راهی بلاد کُفر بشم تا بتونم تو المپیک هفت هشت سال بعد یکی از مربی های این  

عزیزان باشم ... نیتم هم خدا رو شکر تو این راه خیر هست و فقط میخوام بقیه از استعداد 

 های نهفته ی من استفاده کنن ... و اینکه اگر من جای بابا و مامانم بودم قطعن به داشتن  

چنین پسری افتخار میکردم .   

 

 

 

 

+ امیدوارم نکته ی این عکس رو متوجه شده باشید ! نکتش نه به برنامه ریزی من کار داره و 

نه به این دو خواهر ! اون طناب قرمز وسطیه آرم مگ دونالد داره و من الان هوس ساندویچ 

کردم ، اونم نزدیک سحر !

  

++ پیشاپیش اگر عمو فیلی اومد سمتم و زد خودمو وبلاگمو له کرد میگم که همتونو حلال کردم!