ما دو تن خوشبختیم ،
زیر این پهن کرم رنگ بهار ،
زیر این سقف گلی ،
که به جای پاره آجرهایش ، گل سرخ و میان گچ و
خاکش عشق و میان دلمان جوشش عشقه به هم ،
در فصل بهار ،
مرغ های عشق دلمان می روند سوی دشت گل سرخ ،
آن زمان هم من و تو ،
جملگی بوته گل های شقایق در دست و سرودی بر لب ،
تا شقایق هست زندگی باید کرد ...
+ نمیدونم ! تقدیم کردن این پُست که یه شعر از خودت توشه به خودت کار جالبی باشه
یا نه ؟! اصن تقدیم و این حرفا رو بی خیال ! این پُستو بذار به حساب یه تشکر کوچولو ،
تشکر بابت بودنت ، بابت این روزای قشنگ ، این شبهای پُر آرامش ...
دومین ماهگرد با هم بودنمون مبارک عزیزم ...
++ چه بی اندازه میخوامت .