انگار همین دیروز بود ,
یک سال گذشت ,
پارسال تو همین روزا بود که یه شور و ذوق عجیب داشتم !
فکرشو نمیکردم , اصلن فکرشو نمیکردم که ذوقم ,
شورم و احساسم بعد از یک سال بخواد بیشتر بشه !
حالا یک سال گذشته !
پارسال دو هفته بود که از با هم بودنمون میرفت و ما
کنار هم جشن تولد تو رو می گرفتیم و حالا بعد از یک سال
و دو هفته دوباره داریم این کارو میکنیم !
میدونم ! شاید دیشب و حتی امروز از اینکه به اجبار کنار
هم حضور نداشتیم سخت گذشته باشه اما مثه همیشه میگم
مهم دلامون بود که نه دیشب , نه امروز صبح , نه الان و
هر مناسبت خاص , که همیشه پیش همه ! نزدیک هم !
به عشق هم میتپه و زنده میمونه !
از اینکه کنارمی به خودم میبالم ...
از اینکه همچنان امیدوارانه ادامه میدیم خوشحالم ...
از اینکه تو هر شرایطی , چه سخت و چه آسون هوای
همو داریم به این رابطه افتخار میکنم ...
و از خدا ممنونم که تو رو برای من فرستاد !
تولدت , که بزرگترین هدیه ی خدا تو طول زندگیمه ... مبارک !