کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

جهت اعلام حضور و تبریک به 2 مناسبت !

 

1 . سلام علیکم ( با لهجه ی مهران مدیری تو اون فیلمه بخونید ) ! 

خوب هستین ؟! خوش میگذره ؟! دماغتون چاقه ؟!  

با اجازه ی شما و بزرگترا 3 ، 4 روز از این شهر کوفتی دل کندیم و تشریف خودمونو 

بردیم به سمت استان گلستان و شهر گرگان و شهر های اینور و اونورش ! 

جاتون خالی خیلی خوش گذشت .. هرچند گرما دمار از روزگار ما در آورد و هم اکنون 

اگر منو ببینید با سامی اتوئو از لحاظ رنگ صورت اشتباه میگیرین !  

البته شاعر میفرماید در این صورت برنزه کردم !!

خلاصه این بند از این پست فقط جهت اعلام حضور بود و ایشالله فردا شب پست تصویری  

کامل از این سفر رو میذارم ... 

 

2 . هشتم مرداد تولد یکی از مخاطبان همیشگی و با محبت این وبلاگ بود که به دلیل 

همون پاراگراف بالا ما از تبریک تولد جا موندیم !  

با عرض شرمندگی بسیار و اعلام ندامت مجبوریم 2 روز بعد تبریک رو بگیم که با محبتی 

که از صاحابش سراغ داریم ،  میدانیم و مطمئنیم که این غفلت ما رو میبخشاید !  

حتما میشناسیدش ، به خصوص اگر به مقام اولی و دومی این وبلاگ توجه کرده باشید !

نازنین ، مخاطب بدون وبلاگه این وبلاگ ، تولدت مبارک ... با آرزوی بهترین ها ...

 

3 . یه تبریک دیگه ! اما اینبار به مناسبت اومدن ماه رمضون ... 

ماه رمضون رو دوست دارم بنا به دلایلی که کیامهر تو این پستش گفته ... 

هشتمین سالگرد گرفتن روزه ای رو به خودم ، به مقام معظم له ، رییس جمهور محترم ، 

دکتر مشایی ، برادر بشار اسد ، رییس جمهور پورکینوفاسو ( درسته ؟!) ، دکتر مشایی ، 

رییس جمهور ونزوئلا ، وزیر بهداشت ، دکتر مشایی و امت همیشه در صحنه ی ایران اسلامی 

تبریک و تهنیت عرض مینماییم ! بیماران رو از دعای خیر خود فراموش نکنید ...  

روزه هاتون مقبول درگاه الهی ...