کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

کوچه باغ

و ناگهان چقدر زود دیر میشود ... !

چهارشنبه رو نسوزونیم خواهشن !

  

با عذر خواهی از تمام دوستان وبلاگ نویسی که اهل نارنجک پرت کردن و کپسول 

در کردن و اینجور مزخرفات هستند ، اگر اینو نگم رو دلم میمونه باد میکنه معدم درد  

میگیره ! دوست عزیزی که با شیشه ، نارنجک درست میکنی و همینطوری پرت میکنی 

جلوی یکی بیفته ، پسر محترمی که کپسول میندازی جلوی پای دخترا ! و دختر خانوم 

عزیزی که برای اعاده ی حیثیت و کم نیاوردن دو متر میپری رو هوا و مثه میمون های  

نینجا ( اتفاقن چند وقت پیش تابناک از اینا چند تا عکس گذاشته بود که قرار بود از کشور 

دفاع کنن !!! ) بمب دست سازه پسر همسایتونو میکوبونی رو زمین تا صداش در بیاد ... 

اگر به فکر عمه های محترم خودتون نیستید ،لااقل به فکر مادرتون باشید ! مللت تازگیا  

اعصاب معصاب ندارن بد فحش میدنا ... از ما گفتن .  

 

 

 

 

+ اگر میخوایم رسم و رسومات سنتی ملی خودمونو حفظ کنیم این راهش نیست ... !  

++ حرف فحش و این حرفا شد ، اینو هم براتون میذارم اینجا ... 

چند وقت پیش یکی از بچه ها واسم ایمیل کرده بود .  

 

 

سربازی :
سر گروهبان پادگان آموزشی رو کرد به گروهان تحت امرش و گفت :
همه شما به خاطر بی نظمی و سرپیچی از دستور باید تنبیه بشید ،
زود نفری ده بار روی زمین شنا برید وشروع کرد به شمردن یک دو سه
چهار پنج شش هفت هشت نه ، نه ، نه ، نه ، نه و همینطور به گفتن
عدد نه ادامه داد ، بعد از چند دقیقه در حالی که لبخند میزد گفت :
میدونم الان دارین تو دلتون بهم فحش میدین ولی این اونیفرمی که
تنمه ضد فحشه ...یهو یه صدا از بین گروهان به گوشش خورد :
مگه مادرت هم اونیفرم میپوشه ؟!!!
.
.
.
 به سلامتی همه سرباز های عزیز